بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سیم های سحرآمیز فرانکی پرستو

سیم های سحرآمیز فرانکی پرستو

سیم های سحرآمیز فرانکی پرستو

میچ آلبوم و 1 نفر دیگر
3.3
9 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

7

ه فروش رسیده است.داستان های تاثیر گذار او الهام بخش افراد بسیاری بوده و در همواره در فهرست پر فروش ترین کتاب ها قرار داشته اند.رمان جدید میچ البوم داستانی است با شخصیتی از یاد نرفتنی فرانکی پرستو-پسر بچه ی یتیمی که تحت تعالیم استاد نابینایش موسیقی یاد می گیرد و نوازنده گیتار می شود،نوازنده بسیار معروف و حرفه ای.او استعداد خاص و عجیبی دارد و گیتاری جادویی.موسیقی حضوری پر رنگ در این اثر دارد.موسیقی تکلم به زبانی است که به هیچ کلمه ی احتیاج ندارد و آن چه می نوازید همیشه روی یک نفر و گاهی روی جهان تاثیر می گذارد.سیم های سحر آمیز فرانکی پرستو پر است از لحظه های غافل گیر کننده و البته عشق در تک تک کلمات و نت ها حضوری پیدا و ناپیدا دارد...

یادداشت‌های مرتبط به سیم های سحرآمیز فرانکی پرستو

            منم مثل اکثر افراد در زمان کودکی سعی میکردم 
یکی دوتا الگو بین خواننده ها و اهنگسازا پیدا کنم
یکی که از شخصیت و اهنگاش  و رفتارش خوشم بیاد
و به قول معروف بپرستمش
ولی رو زندگی هرکدوم که زوم میکردم یه گندی از یه جاییش
در میومد و پس از هزاران بار نامید شدن فهمیدم اینا هم
یه مشت ادمن و ادما هم بی ایراد نیستن
و خب از اون به بعد سعی کردم همیشه فقط به عنوان یه هنرمند بهشون نگاه کنم و نه بیشتر
و تاحد ممکن هم سعي كردم چیزی از زندگی شخصيشون نفهمم که نا امید هم نشم
-------------
اینجا ما داستان فرانکی پرستو رو داریم
داستانی که نیمیش توسط "موسیقی" و نیمیش توسط ادم های اطرافش
روایت میشه و در هر دوی این روایت ها ما فرانکی رو از نگاه "دیگران" میبینیم همونطور که ارتیست های معروف جهان رو میبینیم
و خب شخصیت پردازی هم در همین حده
در حد دیدن یه مستند از خواننده مورد علاقتون

کتاب سه شنبه ها با موری(از همین نویسنده) هم تقریبا همین حالتو داشت و داستان موری از نگاه یکی از شاگرداش روایت میشد
ولی اونجا بیشتر میشد با موری ارتباط برقرار کرد

جدا از شخصیت پردازی داستان زندگیش هم مثل بقیه هنرمنداست
استعداد ذاتی
زندگی سخت
اوج شهرت و غرور
دختربازی و مواد مخدر
به فنا رفتن پس از دوره های قبل
و ...

همونطور که قبلا گفتم بخش زیادی از کتاب از زبان موسیقی روایت میشه پس وجود تمثیل ها و اصطلاحات موسیقیایی کاملا عادیه
و اگه به واسطه تئوری موسیقی با این اصطلاحات اشنایی داشته باشید لذت خوندنش دوچندان میشه البته اگه هم اهل تئوری موسیقی نیستید نگران نباشید چون خود نویسنده
خیلی شاعرانه اصطلاهات رو توضیح میده
- تشبیه عشق به تکنیک ترمولو تو نوازندگی
- تشبیه زندگی عاشقانه به یک سمفونی با چهار پویه

کتاب یه جورایی ادای دین به موسیقی دهه 
هشتاد نود امریکاست(حالا دقیقشو نمیدونم
          
                سیم‎های جادویی فرانکی پرستو اثری از میچ البوم است که در آن نویسنده عشق خود را به موسیقی نشان می دهد. داستان از زمان مرگ فرانکی پرستو که نابغه ای در زمینه موسیقی بوده آغاز می شود و در خلال فصل هایی که راوی هر کدام، کسانی هستند که به نوعی با او ارتباط داشته اند (نوازنده ها، مدیرهای گروه های هنری و ...) به چگونگی به دنیا آمدن، زندگی و نحوه مرگش پی می بریم. روایتگر اصلی داستان اما موسیقی است که در جای جای قصه سخنانش را در میان روایت های اشخاص می یابیم. فرانکی در کلیسایی در اسپانیا و زمانی که این کشور درگیر جنگ داخلی بود، به دنیا می آید و در هنگام تولد مادرش را از دست می دهد. سپس به دست راهبه ای که او را به دنیا آورده به رودخانه سپرده می شود. در آن سوی رود سگی او را پیدا می کند و بافا، صاحب سگ که کارخانه داری تنها بوده فرانکی را سرپرستی می کند. بافا، فرانکی را برای آموزش موسیقی نزد یکی از قدیمی ترین گیتاریست های شهر که نابیناست می برد و از اینجاست که علاقه و استعداد فرانکی به موسیقی شکل می گیرد و بستر اتفاقات مهمی را در زندگی وی رقم می زند. فرانکی با گیتاری که استاد موسیقیش به او هدیه داده وارد دنیای عجیبی می شود.  گیتاری با سیم هایی که پرستو پی به جادویی بودن آنها می برد و هر یک سرنوشت انسانی را در زندگیش تغییر می دهند.

فرانکی در اسپانیا عاشق دختری به نام آئرورا می شود اما تا چندین سال پس از مهاجرت اجباری به امریکا او را نمی بیند. در امریکا وی به علت هوش و استعداد سرشار موسیقایی به شدت مورد توجه قرار می گیرد و گروه های بسیاری خواهان جذب وی هستند. گروه هایی که به گفته راوی اصلی یعنی همان موسیقی ما همواره جزئی از آنها هستیم و هنگامی که گروهی را ترک می کنیم به گروهی دیگر می پیوندیم. حال این گروه می تواند یک گروه موسیقی باشد یا یک زن و مرد و فرزند که گروهی به نام خانواده را شکل می دهند. فرانکی اگرچه نابغه موسیقی به شمار می آمده اما مانند هر فرد عادی دیگری دچار عشق و بعضا جنون می شده، با شکست دست و پنجه نرم می کرده و گاه بین عشق و موسیقی (که با تک تک سلول هایش آمیخته شده) بر سر دوراهی سختی قرار میگرفته است.

فرانکی تا پایان داستان با هویت اصلی خود و اینکه از کجا آمده و پدر و مادرش چه کسانی هستند بیگانه است و درست چند ساعت پس از اینکه پی به واقعیت می برد، جام مرگ را می نوشد.

داستان با آنکه جذابیت های خاص خود را دارد اما دو دسته از افراد بیشتر مخاطب آن هستند و از خواندنش لذت می برند. دسته اول کسانی هستند که به موسیقی علاقه مندند و آنرا به صورت حرفه ای دنبال می کنند و دسته دوم (که البته می توانند جزو دسته اول نیز باشند) کسانی اند که اگرچه به عنوان مثال نوازنده و یا خواننده نیستند، اما ساکن کشورهای اروپایی و امریکایی بوده و با دنیای موسیقی آنها آشنا هستند. علت آن است که قصه پر است از اصطلاحات مربوط به نوازندگی و کلوب های موسیقی و نام های افراد مرتبط در این زمینه. بدیهی است که کسی که اطلاعات زیادی در این باره نداشته باشد در بسیاری موارد پی به ژرفای مقصد نویسنده نخواهد برد. به عنوان مثال خواننده عامی قادر به تشخیص شخصیت های برجسته موسیقی برگرفته شده از دنیای واقعی (که نویسنده می خواسته ارادت خود را به آنها نشان داده و با بیان ارتباط پرستو با آنها بر سحرآمیز بودن استعداد شخصیت اول داستانش تاکید کند) و شخصیت های ساخته ذهن میچ آلبوم نیست.

از طرفی در برخی موارد رابطه علت و معلولی بین اتفاقات داستان به خوبی مشخص نشده است. مثلا اینکه چرا همسر فرانکی هر بار و بعد از مدتی جدایی و دوری بدون دلیل و فقط با یک عذرخواهی ساده وی را می بخشد و به زندگی با وی ادامه می دهد. یا اینکه راهبه ای که فرانکی را به رودخانه سپرده چه طور و فقط با پولی که داشته در تمام مدت مراقب فرانکی بوده و به طور نامحسوس به وی کمک می کرده است. کمک هایی که گاه از دست گروهی از انسان های خبره نیز به راحتی بر نمی آید چه رسد به راهبه ای که به تنهای به کشوری غریب سفر کرده است و این مساله باعث شده بسیاری از رخدادهای قصه که خواننده به دنبال دلیلی منطقی برای آنها می گردد، باورپذیری خود را از دست بدهند.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.