خاطره های پراکنده

خاطره های پراکنده

خاطره های پراکنده

3.6
20 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

39

خواهم خواند

7

شابک
0000000068148
تعداد صفحات
251
تاریخ انتشار
1373/11/25

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        « خانه ی مادربزرگ را فروخته اند و ساعت بزرگ دیواری در منزل یک از دایی هاست-آخرین دایی. گهگاه، در نیمه شبی بیخواب تیک تاک موذی آن را در ته بالشم می شنوم و می دانم که  «این ساعت بعد از ما هم خواهد بود» و از سماجت عقربه های چرخان آن دلم میگیرد. و بعد ، نزدیک به روشنایی صبح عطری گوارا، مثل نفسی سبک و متبرک در اتاقم می پیچد و نوازش دست همیشه مهربان گوهر تاج خانم را روی پیشانی ام حس می کنم و دلم باز پر از ولوله های کودکی می شود . می دانم که در نوازش این دست آشنا حرفی قدیمی خفته است؛ حرفی ساده و سالم و سبکبار ، مثل آواز بازیگوش گری ها فراسوی تیک تاک دلهره انگیز ساعت های جهان.»
خاطره های پراکنده مجموعه ? داستان کوتاه است که ? داستانش به نوعی خاطرات خود خانم ترقی است. 
خانه ی مادر بزرگ را فروخته اند و ساعت بزرگ دیواری در منزل یک از دایی هاست. آخرین دایی. گه گاه ، در نیمه شبی بی خواب، تیک تاک موذی آن را در ته بالشم می شنوم و می دانم که این ساعت بعد از ما هم خواهد بود و از سماجت عقربه های چرخان آن دلم می گیرد. و بعد، نزدیک به روشنایی صبح عطری گوارا، مثل نفسی سبک و متبرک در اتاقم می پیچد و نوازش دست همیشه مهربان گوهرتاج خانم را روی پیشانی ام حس می کنم و دلم باز پر از ولوله های کودکی می شود. می دانم که در نوازش این دست آشنا حرفی قدیمی خفته است، حرفی ساده و سالم و سبکبار، مثل آواز بازیگوش پری ها فراسوی تیک تاک دلهره انگیز ساعت های جهان.
      

لیست‌های مرتبط به خاطره های پراکنده

یادداشت‌ها