برگزیدگان جوان

برگزیدگان جوان

برگزیدگان جوان

مری لو و 1 نفر دیگر
5.0
3 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

13

خواهم خواند

6

از مورد استفاده قرار گرفتن، آسیب دیدن و به کناری انداخته شدن خسته شده ام. آدلینا آموتر و یکی از نجات یافتگان از تب خون است. یک دهه قبل بیماری مرگ باری سرزمینشان را در هم کوبید. بسیاری از مبتلایان جان خود را از دست دادند، اما کودکان زیادی، با نشان های عجیبی زنده ماندند. موهای مشکی آدلینا، نقره ای شد، مژه هایش بی رنگ شدند و به جای چشم چپش حالا تنها زخمی ناصاف به جا مانده. پدر سنگدلش بر این باور است که او یک بازمانده است. نفرت انگیز است و نام نیک خانوادگی آن ها را لکه دار، و راه خوشبختی آنان را سد کرده است. اما شایع شده که بعضی از نجات یافتگان از تب، دارای چیزی بیش از یک جای زخم هستند مردم بر این باورند که آنان توانایی های مرموز قدرتمندی دارند. و هرچند هویتشان مخفی است، آن ها را با نام برگزیدگان جوان می خوانند. ترن سانتور و در خدمت پادشاه است. به عنوان فرمانده سپاه مفتشان، این وظیفه ی اوست که برگزیدگان جوان را پیدا کند، و قبل از آن که این سرزمین را نابود کنند، آن ها را از بین ببرد. او بر این باور است که برگزیدگان جوان خطرناک و انتقام جویند، اما این ترن است که تاریک ترین رازها را در بر دارد. انزووا والنسیانو از اعضای مجمع خنجر است. این گروه مخفی از برگزیدگان جوان به دنبال آن است که افرادی مثل خودرا، پیش از آنکه به چنگ سپاه تفتیش بیفتند، پیدا کنند. اما وقتی خنجرداران آدلینا را پیدا می کنند، متوجه می شوند که چنین قدرت هایی را تاکنون هرگز ندیده اند. آدلینا می خواهد باور کند که انزوا طرف اوست و ترن دشمن واقعی آن هاست. اما زندگی این سه نفر به اشکال غیر منتظره ای با هم برخورد می کند، به طوری که هریک در جنگی بسیار متفاوت و شخصی مبارزه می کنند. اما همه از یک چیز مطمئن اند: آدلینا توانایی هایی دارد که نباید به این دنیا تعلق داشته باشد. سیاهی انتقام جویی در قلبش است که می خواهد هرکه را که جرئت مخالفت با او را داشته باشد، نابود کند. نوبت من است که استفاده کنم. نوبت من است که آسیب بزنم.

لیست‌های مرتبط به برگزیدگان جوان