وقتی تو را از دست دادم
![وقتی تو را از دست دادم](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/6930cacb-10f8-45d1-b647-e3081b4cf53c.jpg)
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
خرید این کتاب از کتابفروشیها
امیر خان نمیدانست چرا آن همه تشویش داشت او از آن جمع نگران بود از آن جمع دگراندیش شاید وجود آنها یک ضرورت بومد و شاید نیاز جامعه و شاید هم تمام جوان ها آن گونه بودند و او نمیتوانست درست آنها را درک کند اما تشویش درون او را می کاوید و آزرده اش میکرد.