زیر درخت سیب
خرید این کتاب از کتابفروشیها
روزها می گذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زن هایی فکر کردم که این گونه فکرشان و زندگی شان را نابود کرده بودند. زن هایی که ماه ها و سال ها چشم به راه نامه ای مانده بودند، اما سرانجام هیچکس برایشان نامه ای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سال های زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شده اند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آن جا بنشینم و انتظار بکشم.
یادداشتهای مرتبط به زیر درخت سیب