کاش کتاب ویراستاری حرفه ای داشت و با برداشتن بسیاری از دلنوشته ها روایتی سر راست از احوال پیرمرد می ساخت و در یک جلد شاهکاری از او به دست می داد
        

          این کتاب رو وقتی خوندم از خودم بدم اومد به خاطر اینکه چقدر دنیای من با دنیای عرفا فاصله داره از اینکه انقدر ضعیفم که نمیتونم مثل اونا باشم ولی بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم مثل این عرفا شدن ظرفیتی میخواد که هرکسی نداره و ممکنه از پا دربیای این نکته ارو فهمیدم که باید سعی کنیم تا حد امکان به چیزهایی که میدونیم عمل کنیم بقیه اش رو خوده خدا راهنمایی میکنه