من نمی‌توانم آن‌ها را به انجام هیچ کاری وادار کنم. تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که با اعمال قدرت، تنبیه، تهدید،... کاری کنم تا آن‌ها آرزو کنند که ای کاش آن کار را انجام داده بودند.
و بعد آن‌ها درس دوم درباره‌ی قدرت را به من آموختند. هر بار  که من آن‌ها را وادار می‌کردم که آرزو کنند ای کاش کاری را انجام می‌دادند، آن‌ها مرا وادار می‌کردند که آرزو کنم ای کاش آن‌ها را وادار به چنان کاری نمی‌کردم. ساده‌تر بگویم خشونت موجب خشونت می‌شود. و هر بار من برای انجام کار خودم از خشونت استفاده کردم، هزینه‌اش را می‌پرداختم.

این کتاب به جز چندتا نکته و مثال تکرار کتاب اصلی مارشال روزنبرگ است و حرف خیلی جدیدی نداشت و خوندنش برای من سریع پیش رفت و مرور خوبی بود. و خب تٲثیر این کتاب این بود که یک دید متفاوت و خوبی نسبت به درک کردن خودم و دیگران پیدا کردم ولی هم‌چنان در مرحله عمل و ارتباط نیاز به تکرار و تمرین و اشتباه کردن دارم. و راستش هنوز خودم به این نتیجه نرسیدم که استفاده از زبان ارتباط بدون خشونت چه قدر می‌تونه توی روابطم موثر باشه.