درد نهفته
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
3
توضیحات
سپیده دمان عصر روشنگری است. نور عقل تابیدن گرفته است. همه جا سخن از فضیلت دانش و عقل است. با پزشکی به نام جیمز دایر آشنا می شویم که خود گرفتار بیماری غریبی است: هیچ درد جسمانی ای حس نمی کند. در عوض حس کنجکاوی علمی او از اوان کودکی بسیار قوی بوده است. همین حس و ویژگی است که جیمز را به میانه? معرکه? قیام گرجستان می کشاند. آوازه? او به عنوان طبیبی حاذق همه جا می پیچد. به لحاظ حرفه ای کامیاب است اما به لحاظ شخصی خود را ناکام می یابد. چون درد جسمانی حس نمی کند، عشق و دلسوزی را نیز درک نمی کند. سرنوشت او را به سن پترزبورگ می کشاند تا در آنجا و در پی تزریق واکسن آبله به ملکه کاترین کبیر، با کیفر و در عین حال ناجی خود مواجه شود...
یادداشتها