قصه ی یک سال مزخرف
در حال خواندن
0
خواندهام
14
خواهم خواند
4
توضیحات
:جت بعد از سالی مزخرف ، برای گذراندن تعطیلات تابستان پیش مادربزرگش می رود. او که حالا می داند هر شروع تازه ای به معنای یک شروع خوب نیست، با این امید به خانه ی ساحلی مادربزرگش می رود که بتواند همه چیز را فراموش کند.اما جت رازی در دل دارد: راز و خاطراتی از آن سال مزخرف که در ذهنش مرور می شوند و همچون سنگ های ساحلی صیقل می خورند.داستانی زیبا در قالب شعری آزاد: داستانی درباره ی غفلت و بخشش.