بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ناهی

ناهی

ناهی

جمشید خانیان و 1 نفر دیگر
4.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

3

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

دوره گردی در گذر از شهری دور و خشک، نوزادی تنها را کنار دریا یافته و او را به زنی بی کس و تنها می سپارد و می رود. مردم روستا بر این عقیده اند که آن کودک "جن زادۀ دریا" است و "دده بمباسی" به جای مراقبت از وی، باید او را به دریا بازگرداند. آن ها اعتقاد دارند که خشکسالی و نباریدن باران، تقصیر "ناهی" کوچک است و تصمیم می گیرند خانۀ زن تنها را به آتش بکشد تا دوباره برکت بر آن ها نازل شود. تنها یک خانوادۀ جوان، که فرزندی هم سن و سال ناهی دارند، با مردم موافق نیستند و مرد خانواده، زن و دختر در آتش اسیر شده را نجات داده و در جایی خارج از روستا برایشان خانه ای بنا می کند. هفت سال آسمان غضب می کند و سرانجام مردم دست به دامن دده بمباسی می شوند که طبق سنتی دیرین ناهی را، که تنها دختر روستا است، به دریا بفرستند تا کوزه ای آب آورده و در مسیر رود خشک شده چال کند، شاید که باران ببارد. هرچند که دده موافق نیست اما ناهی راهی دریا می شود و در آن جا ناگاه آب و موج دریا، که صورتی شبیه به خود او یافته، دخترک را به خود می خواند و در خود فرو می برد. چند دقیقه بعد، ناهی با کوزه ای ظاهر شده، آن را به همراه خویش می دهد تا به روستا ببرد و خود برای همیشه ناپدید می شود.

یادداشت‌های مرتبط به ناهی