بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی

روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی

روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی

3.5
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

0

مجموعه حاضر، حاوی برخی مقالات و مصاحبه هایی است که توسط دکتر حمید پارسانیا، عضو هئیت علمی دانشگاه تهران، در سال های دهه هشتاد شمسی با محوریت روش شناسی علوم اجتماعی و سیاسی شکل گرفته است. بیشتر مقالات، سرمقاله هایی است که در فصلنامه علوم سیاسی منتشر شده و به همین دلیل موضوعات مقالات بیشتر متوجه علوم سیاسی است. این مجموعه با مقالاتی درباره ماهیت علم و دانش آغاز می شود و به بخشی از مباحث معرفت شناختی که در حوزه فلسفه و دانش علوم اجتماعی تأثیرگذار است، پرداخته می شود. مقالات بعدی شامل مباحث روش شناسی علوم اجتماعی و سیاسی است و یک مقاله نیز، نمونه ای از کاربرد روش نقلی را در یکی از مباحث بنیادین علوم اجتماعی یعنی هستی جامعه ارائه می دهد. بخش پایانی، مشتمل بر دو مصاحبه درباره وضعیت فلسفه و علوم سیاسی در حوزه های علمیه است.

یادداشت‌های مرتبط به روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی

            روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی
مجموعه مقالاتی است از آقای حمید پارسانیا-استاد دانشگاه و حوزه- که به موضوعات مختلفی از جمله ‌"ماهیت علم و دانش"،  "امکان علم دینی"،  "هستی جامعه"، "روش شناسی اندیشه سیاسی"،  "نقد روش شناسی فلسفه سیاسی" و دیگر مطالب مرتبط با مباحث میان رشته ای علوم سیاسی، جامعه شناسی و فلسفه می پردازد.

همانطور که از آن عنوان کتاب و ادعای مولف در مقدمه آن بر می آید، موضوعات طرح شده در کتاب با رویکرد روش شناسی برگرفته از حکمت صدرا مورد بررسی قرار گرفته که البته باید دید این ادعا در تمام فصول کتاب جاری است یا خیر.

طبیعی است که مطالعه این مقالات و برقراری ارتباط با آن نیازمند به پیش زمینه ای در باب تاریخ فلسفه و نحوه تکامل و تدوین نظريات علمی-حداقل از آغاز عصر روشنگری در قرن ١۶- می باشد.

جذاب ترین بخش کتاب: 
ارائه نظریه علامه طباطبائی و استاد مطهری مبنی بر امکان وجود و هستی مستقل جامعه به مثابه یک موجود و اثبات خواص و احکام برای این مجموعه بود که در ادامه با نقد آقای مصباح و پاسخ آقای  پارسانیا همراه می شود.

نقاط ضعف: 
تکرار بسیاری از نقل قول ها،  مبانی و تحلیل های تاریخی در فصول متمادی واقعا خسته کننده است و نشان می دهد که صرف قرار دادن چند مقاله به صورت عرضی بدون پالایش و ایجاد ربط منطقی بین مطالب آن به خلق یک کتاب نمی انجامد.
اشکال دیگر که البته فقط به این اثر وارد نیست و کتاب های شبیه به این اثر را نیز شامل می شود این است که طرح و اثبات امتداد مبانی حکمت اسلامی در علوم دیگر نیازمند پرداختن به مقدمات بسیار زیادی است که طبیعتا از حوصله مخاطب عام و حتی خوانندگان و رهجویان خاص آن حوزه علمی-اموزشی نیز خارج است؛ درنتیجه تکلیف کتاب در بیان و جعل بسیاری از اصطلاحات در بخش های نقد و ارائه نظر  در چند شاخه فلسفه، علوم اجتماعی و جامعه شناسی خیلی واضح نیست.