رهاورد سفررهاورد سفرناصر خسرو قبادیانی2.01 نفر |1 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام2خواهم خواند0توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرتصحیح و توضیح گزیدهای از سفرنامهی ناصر خسرویادداشتهای مرتبط به رهاورد سفرمجتبی بنیاسدی1400/11/10 سوغاتیِ من از یک سفرِ قرن چهاری: شروعِ کهنخوانی برای منِ مثلا داستاننویس زشت است که ندانم نثر فارسی ریشه در کجاها دارد. همین شد که بعد از عمری پراکندهخوانی از نثر و داستانِ فارسی، به عمیقخوانیِ ادبیاتِ کهن کوچ کردهام فعلا. چطور؟ چون میخواستم داستانهای فارسی را، مرتب از ابتدا تا امروز، البته گزینش شده، بخوانم. اما سرِ این قصه کجاست؟ باید در ادبیاتِ کهن جستوجو کرد. اما دروغ چرا، از خواندن متونِ ثقیلِ کهن هیچ خوشم نمیآید. سختم است. نه اینکه بهدردبخور نباشد. نه، همچون جسارتی به ساحتِ ادبیات نخواهم کرد. اینطور بگویم بهتر است «با آن انس نگرفتهام». همین است که چشم و زبانم به این نوع نوشتن عادت ندراد. اما مثالِ سادهاش شروعِ این کتابِ رهاوردِ سفرِ ناصرخسرویِ قرن چهارمی بود که به زحمت شروع کردم. اما ده صفحهای که یکبند پیش رفتم، میدیدم که گرچه تک تکِ کلماتش را نمیفهمم، اما از اینکه چه میگوید، سر در میآورم. با این حساب، باز هم خواندنش آسان نیست. به گزیده بسنده کردهام. در واقع میخواهم ادبیاتِ کهن را بخوانم، اما نه همهاش را. از این کتاب شروع کردهام که از یکی از معلمهایِ ادبیاتم قرض گرفتهام. تازه سه جلدِ تاریخ بیهقی هم گرفتهام، اما بعید میدانم حوصله کنم به خواندنش. نخوانده پَس میدهم. اما رهاوردِ سفر که سیدمحمد دبیرسیاقی تصحیح و توضیح داده، حدود 250 صفحه است که تقریبا 110 صفحه از آن متنِ خودِ سفرنامهی ناصرخسرو است. بقیهاش توضیحات و تعلیقات و واژهنامه بود که من گذر کردم. ناصرخسرو از بلخ و مرو بلند شده رفته مصر. از آنجا به حج رفته و از طرفِ بصره به ایران و به قول خودش پارس برگشته. که مقصدِ اولش اصفهان بوده. او تهِ این کتاب، که گزیدهی سفرنامه است، میگوید در این کتاب هر چه دیدهام را نوشتهام و هر چه شنیدهام. دیدههایش بیشتر توصیفات خشک کاخها و شهرهاست. اما شنیدههایی که نقل کرده جذاب است. چون در شنیدهها، نقل و قول و گفتوگوی بیشتری شکل گرفته. سوغاتِ من از این سفرِ ناصرخسرویی که به نظر اهلسنت است، خواندن 110 نثرِ کهن بود. این خودش یک کار بزرگ است. و این کار بزرگ کی ارزش پیدا میکند، وقتی که اولین بار بعد از کتابِ ادبیاتِ دبیرستان، یک نثر کهن خواندهام. در آرشیو کتابهایی که خواندهام یک پوشهی جدید باز میکنم و اسمش را میگذارم «ادبیات کهن». 22