.
مگر جز این است که جهانی که در آن میزییم از ذرات فیزیکی تشکیل شده است و عنصر سازنده آن اتم‌ها و مولکول‌ها هستند؟ پس چرا همزمان جهانی عینی نیز وجود دارد که عناصر مختلفی مثل پول، دارایی، ازدواج، دولت و... در آن وجود دارد؟ اصلا چیزی به نام اجتماع که در آن زندگی می‌کنیم چگونه شکل گرفته است؟ 
جان سرل در این کتاب تلاش می‌کند با طرح مجموعه ای از استدلال های فلسفی توضیح دهد که انسان‌ها چگونه یک واقعیت اجتماعی را می‌سازند.
او می‌گوید بعضی چیزها صرفا در این جهان هستند چون ما باور داریم که هستند و در حقیقت ما به آنها این شانیت را داده ایم مثل پول و البته بعضی چیزها نیز هستند که بدون بودن یا نبودن ما نیز همچنان وجود خارجی دارند مثل اینکه قله اورست هست و خواهد بود چه ما باشیم و چه نباشیم. 
سرل توضیح می‌دهد که در دنیای ما برخی امور واقعِ ابتدایی هستند که وجودشان به ما وابسته نیست اما برای توضیح شان به چیزی نمادین که همان زبان است نیاز داریم. 
سطح بعدی را اموری تشکیل می‌دهد که سرل آنها را امور نهادی می‌داند یعنی اموری که بدون وجود نهادهای بشری امکان بودن ندارند مثلا یک تکه کاغذ با یک پول هر دو در حقیقت کاغذ هستند اما این ماییم که به یکی شان و کارکرد پول می‌دهیم و به دیگری کارکرد و شان کاغذ بودن‌.
بنابراین قصد و التفات ماست که به هر چیزی معنا می‌دهد مثلا درست است که پیچ گوشتی دارای واقعیت و جرمی هست اما این ما هستیم که با نام گذاری آن شی به پیچ گوشتی به آن کارکردی می‌دهیم.
سرل به این سوال که چطور ممکن است واقعیت‌ها ساخته بشر باشند بدین گونه پاسخ می‌دهد که اساسا این دست از واقعیت ها به وسیله زبان شکل گرفته اند‌ و اجتماع آنها را تا حد زیادی بدیهی و پیش فرض گرفته است. 
از نظر سرل همه چیز در درون نظام ارزشی ما معنا پیدا می‌کند که عموما از دل یک قصد جمعی شکل می‌گیرد یعنی حالتی که اکثریت انسان ها در آن شریک هستند.
او توضیح می‌دهد که ما به دلایل مختلفی با استفاده از زبان و نشانه ها شروع به ساختن نهادها می‌کنیم مثلا او می‌گوید مهم نیست که یک زوج در کنار هم زندگی کنند بلکه حتی اگر سالها از هم دور نیز باشند بنا به سند ازدواج همچنان یک زوج هستند پس مهم در اینجا این است که ما انسا‌ن‌ها به برخی امور کارکرد و شان می دهیم و تا زمانی که آن کارکردی که به وسیله زبان فراهم آمده معتبر باشد آن چیز نیز معتبر است.
این امور واقع نهادی خودشان مجموعه ای از نظام های قابل تکرار می‌سازند مثلا پول وقتی معنا دارد که چیزی به نام سیستم مبادله وجود داشته باشد و...