شاعران در زمانه عسرت: ملاحظاتی در باب حافظ و حقیقت شعر و شاعری

شاعران در زمانه عسرت: ملاحظاتی در باب حافظ و حقیقت شعر و شاعری

شاعران در زمانه عسرت: ملاحظاتی در باب حافظ و حقیقت شعر و شاعری

3.3
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

2

موضوع این کتاب، نقد و تفسیر زبان شعر از دورة حافظ تاکنون است. کتاب حاضر، مشتمل بر چهار مقالة مشتمل پیرامون زبان شعر و تفسیر آن در زمان حافظ و دوران معاصر است. عناوین مقالات مندرج در کتاب، عبارتند از: زبان و نسبت آن با تمدن و تفکر جدید؛ زبان شعر؛ حافظ و نحوة تلقی ما نسبت به زبان اشارت او؛ و شعر امروز و مبانی نقد آن.

یادداشت‌های مرتبط به شاعران در زمانه عسرت: ملاحظاتی در باب حافظ و حقیقت شعر و شاعری

            به نام او

🔹️«شاعران در زمانه عسرت» یکی از اولین کتابهای دکتر  رضا داوری اردکانی که اول‌بار در سال هزار و سیصد و پنجاه در انتشارات نیل منتشر شد و در آن زمان در بین اهل فکر کتاب درخور توجهی شناخته شد، کتاب کم حجمی که داوری آن را در چهار فصل نوشت:
زبان و نسبت آن با تفکر جدید
زبان شعر
حافظ و نحوه تلقی ما نسبت به زبان اشارت او
شعر امروز و مبانی نقد آن

🔸️داوری در مقدمه می‌گوید که کل کتاب را برای فصل سوم آن که درباره حافظ است، و پرحجم‌ترین فصل کتاب نیز هست، نوشته. او در فصل اول به اهمیت زبان اشاره می‌کند. به تفصیل نسبت‌های زبان با تمدن را برمی‌شمرد و می‌گوید در عصر جدید که عصر انحطاط است زبان جایگاه تمدنی خود را از دست داده و  تنها به مجموعه علائم و نشانه‌هایی برای انتقال حوائج اولیه انسانها تبدیل شده، داوری می‌گوید: انحطاط فرهنگ و زبان متلازم است.

🔸️او در فصل دوم به اهمیت زبان در شعر و اهمیت شعر در بالندگی زبان می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که برای برون رفتن از دوره انحطاط باید شعر، زبان را به جایگاه اصلیش برگرداند او البته می‌گوید شاعر امروز در دام نیست‌انگاری افتاده و شعرش توان برون بردن زبان از انحطاط را ندارد.

🔸️در فصل سوم داوری نکات مهمی درباره شعر حافظ می‌گوید و با یادآوری یکی از ابیات شعر او:
آن‌کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته‌ها هست بسی، محرم اسرار کجاست؟
زبانِ شعر را که همان زبانِ اشارات است مغفول مانده برمی‌شمرد چرا که محرم اسراری نمانده است.
بخش عمده‌ای از این فصل به تفسیر نفسانی حافظ بر اساس علم‌النفس جدید اختصاص دارد، داوری اشکالات نقد جدید بر شعر حافظ را برمی‌شمرد و می‌گوید ادیبان عصر عسرت نمی‌توانند درک درستی از شعر حافظ داشته باشند و بیشتر از آنکه حافظ را بخوانند، بفهمند و بفهمانند تفکرات مبتنی بر نفسانیات خود را عرضه می‌کنند.

🔸️و اما فصل آخر که به شعر امروز و نقد جدید اختصاص دارد فصل چندان درخوری نیست و می‌توانست یا در جای دیگری مطرح شود یا با تفصیل بیشتری حضور خود در کتاب را توجیه کند. ولی آنچه که مشخص است این است که این کار را، یعنی تفصیل فصل چهارم، یوسفعلی میرشکاک -یکی دیگر از شاگردان مکتب  احمد فردید - در کتاب  «نیست انگاری در شعر معاصر» انجام داده است. آنجا که داوری نقطه پایان را بر کتابش می‌گذارد، میرشکاک شروع به نوشتن کتابش می‌کند.

🔹️در آخر اینکه مهمترین نقدی که می‌توان بر این کتاب وارد کرد این است که کم‌حجم است به نظرم می‌شد داوری با حوصله بیشتر مباحث را شاخ و برگ بدهد، خصوصاً در فصل مربوط به حافظ.