بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

هاکان منگوچ و 2 نفر دیگر
3.6
7 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

6

تقدیر انسان را رها نمی‌کند . لحظه به لحظه از نو نوشته می‌شود. جدیدترین کتاب از هاکان منگوچ نویسنده کتاب من نی هستم و دلت که پاک باشد.

لیست‌های مرتبط به هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

هیچ ملاقاتی تصادفی نیستمن نی هستمدرد همیشه راه را نشان می دهد

کتاب های هاکان منگوچ

11 کتاب

هاکان منگوچ✅️✔️ هاکان منگوچ متولد شهر بورسای ترکیه و دانش آموخته دانشگاه الوداغ است. بسیاری از مردم ترکیه او را به عنوان نویسنده، موزیسین و سخنران می شناسند. او در 15 سالگی نواختن نی و پیانو را فراگرفت. سفر او با نی؛ او را با وادی تصوف و فلسفه صوفی آشنا کرد. پس از مدتی زبان عثمانی را آموخت و سالها بعد به تبریز دیار شمس تبریزی آمد تا زبان مثنوی را بیاموزد. هدف او از نوشتن کتاب و برگزاری سمینار ها، دوره ها و کمپ های آموزشی خود، انتقال آموزه های بزرگان و اندیشمندانی همچون مولانا، شمس تبریزی، یونس امره، همچنین اساتیدی که طی دو دهه پا گذاشتن به مسیر خودشناسی از آنها بهره مند بوده به مردم زمان خویش است. فلسفه زندگی او بر پایه امیدواری و سهیم کردن دیگران در این امید بنا شده است. از نظر او امیدواری به معنای مثبت اندیشی صرف نیست. به معنای نادیده گرفتن تراژدی هایی که در زندگی با آنها مواجه می شویم هم نیست. بلکه امید به معنای توجه به امکان وقوع هر احتمال در زندگی است. او طرفدار این دیدگاه است که «به جای ناسزا گفتن به تاریکی، بهتر است شمعی برافروزی.» این نویسنده جوان به عنوان موسس و رئیس آکادمی صوفی که در زیرمجموعه دانشگاه آمریکایی گیرنه تاسیس شده است به فعالیت مشغول می باشد. کتابهای او به هشت زبان ترجمه شده است.

یادداشت‌های مرتبط به هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

            یکی از بهترین کتاب های که تا حالا مطالعه کردم از هر جهت که به این کتاب نگاه میکنم امید به زندگی و ا ادامه زندگی را به من نشان میدهد..
داستان این کتاب بیان کننده سفر یک صوفی (هاکان منگوچ)با همسفر خود (دنیز)را بیان میکند که این صوفی به این سفر حج میگوید تسلیم شدن در تقدیر الهی و این دو شخص در این سفر خود را به خدا تسلیم می‌کنند.
 و بدون پول ،غذا ،لباس،ماشین  سفر خود را آغاز می‌کنند..
و در این سفر اتفاق های بسیار زیبا می افتد که دید انسان را نسبت به زندگی و تقدیر تغیر میدهد..
در بخشی از این کتاب اومده ...
ممکن است همه به کسی که تو به او نگاه می‌کنی ،نگاه کنند ؛اما نمی توانند چیزی را که تو در او می بینی ببینند. همه می‌توانند عاشق شوند ؛اما کسی نمی تواند همچو تو دوست داشته باشد ، تنها تفاوت «تو» هستی و چیزی که تو را خاص میکند آنکه دوستش داری نیست ؛ علاقه توست..» 
و این متن یکی از گفته های شمس تبریزی است👆

 برای دوست داران مولانا هم پیشنهاد میکنم این کتاب را..
و بر مبنای روانشناسی  و خود شناسی نوشته شده است...