روایتی ساده و روان از داراب نامه

روایتی ساده و روان از داراب نامه

روایتی ساده و روان از داراب نامه

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

شابک
9786006298122
تعداد صفحات
768
تاریخ انتشار
1392/3/4

توضیحات

        
"داراب نامه" مولانا محمد بیغمی به تصحیح دکتر سید محمد ترابی امسال از سوی نشر فردوسی منتشر می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب نوشته مولانا محمد بیغمی بوده و سال ها پیش اولین تصحیح آن را ذبیح الله صفا انجام داده است. اما به گفته دکتر سید محمد ترابی - محقق و مدرس دانشگاه - این کتاب به واسطه وجود لغات دشوار و متکلف برای مخاطبان نیازمند یک بازنگری و تصحیح دوباره بوده است.

ترابی در جریان تصحیح این کتاب کوشیده تا بدون آسیب زدن به متن اصلی کتاب، لغات دشوار را به صورت فهرست وار تنظیم و آن را به شکل ساده تری برای مخاطبان معنی کند.

وی همچنین به تازگی کتاب "تاریخ ادبیات" را از دوره زمانی پیش از اسلام تا پایان قرن هشتم تالیف کرده است. این کتاب که قرار است به وسیله نشر ققنوس منتشر شود در ردیف کتب دانشگاهی به شمار می رود.

ترابی درباره این اثر گفت: کتاب تاریخ ادبیاتی که سال ها در کرسی دانشگاه ها تدریس می شد، به تالیف زنده یاد دکتر ذبیح الله صفا بود. اما امروز دیگر دانشجویان به آن شکلی که باید علاقه ای نسبت به این کتاب ندارند. بنابراین تصمیم گرفتم یک جلد دیگر از تاریخ ادبیات را با کاربرد دانشگاهی به رشته تحریر درآورم.

این مدرس دانشگاه پیش از این کتاب "تاریخ ادبیات تا قرن شش" را هم برای دانشجویان تالیف کرده بود.

      

لیست‌های مرتبط به روایتی ساده و روان از داراب نامه

حسین کرد شبستری داستان های خاطره انگیز حسین کرد شبستریامیر ارسلان نامدارملک بهمن

داستان های عامیانه فارسی

30 کتاب

در فرهنگ ایرانی ، یک سری داستان داریم که نسل به نسل و سینه به سینه نقل شدن که حاوی فرهنگ ایرانی و اجدادی ما هستند. خیلی از این داستان ها اینقد شیرین و جذابند که کمتر کسی پیدا میشه که اگر پای این قصه ها بشینه ، بتونه راحت از خیرشون بگذره و نیمه کاره رها کنه. خیلی از این قصه ها که اکثرا هم طولانی هستند ، توی ضرب المثل های عامیانه ما هم وارد شدند. مثلا قصه حسین کرد شبستری که از شدت طولانی بودن تبدیل به یه ضرب المثل شده و به کسی که یک مبحثی رو با طول و تفصیل مطرح میکنه میگن " در حال گفتن قصه حسین کرد شبستری یه ". یا مثلا داستان امیر ارسلان نامدار که اینقد شیرین بوده که میگفتن نباید تا ته خوند چون سردرگمی میاره. و وقتی ریشه یابی کنی متوجه میشی که چون در قدیم زیر کرسی در شبهای طولانی زمستان دور هم جمع میشدن و قصه امیر ارسلان رو میخوندن ، موقع پایانش سردرگم میشدن و از شب‌های بعدی نمیدونستن که چیکار کنن. این قصه ها پر از هیجان و جوانمردی و پهلوانی و توکل به خدا و ائمه و جنگ با دیوها و عفریت ها و جادوگرانه. قصه هایی که شاید اگر صنعت فیلم و سریال درستی داشتیم شاید پا به پای آثار فیکشن خارجی مثل بازی تاج و تخت و ارباب حلقه ها میومد. این لیست حاوی چند تا از این داستان های زیبای ایرانی یه که پیشنهاد میکنم حتما به سراغشون برید تا متوجه بشید که چه گنجینه عظیمی داریم که کمتر بهشون توجه شده.

55