حقیقتا حس میکنم مک فادن داره نابود میشه
اصلا یه رمان جنایی نبود تا ۴۴ ص آخرش فقط درباره زندگی روزمره و حدس و گمان های میلی بود اصلا خوشحال نیستم از خوندنش و آخرش هم یهویی داستان تموم شد و همه چی سر سری بود و خب واقعا خیلی بیشتر انتظار داشتم
        

          BETTER THAN THE 2ND BOOK!

و بالاخره این کتاب رو هم خوندم
دهمین کتابی بود که از این نویسنده می خونم
سومین کتاب از مجموعه خدمتکار
به خوبی کتاب اول که نیست
اما قطعا از کتاب دوم خیلی بهتره و منطق و تعلیق مناسب تری داره
برای همین راضی ام ازش و 4 ستاره نوش

✌
        

          همین الان زمین گذاشتمش.
سومین جلد از مجموعه خدمتکار 
برای ما عاشقان ادبیات جنایی، متاسفانه هرگز آگاتا کریستی ای زاده نخواهد نشد  و جایی که فکر میکنیم شاید یک نویسنده ی جدید بارقه هایی از نبوغ  کریستی و امثال او را نشان دهد اینگونه سرخورده میشویم.
دو جلد قبلی سرگرم کننده بود و کشش جنایی و معمایی داستان قابل قبول بود اما این جلد نتوانست سطح قبلی خود را حفظ کند و کمی ناامید کننده بود و  نویسنده به زور میخواست« عنوان» را به داستان ربط بدهد.
از جسارت های میلی و انزو دیگر خبری نیست البته با توجه به سن آنها و بچه دار شدنشان طبیعی است و از این بابت درست پردازش شده اما هوششان چرا کمتر شده ؟! آنهم با آن سابقه ی درخشانی که دارند! در کل شخصیت ها ضعیف بودند.
البته اگر تا اخر خوانده باشید شاید با من موافق باشید  که  امیدی  هست که  ممکن است این کتاب یک پله برای معرفی شخصیت ماجراساز جدید است.. شاید ..امیدوارم خانم مک فادن این را در نظر بگیرد!
میلی و انزو پس از ماجراهای داستانهای دو کتاب قبل حالا باهم ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند و دنبال یک زندگی آرام و معمولی در یک خانه ی جدید هستند؟
آیا موفق میشوند ؟ 
ما که بعید میدانیم!