بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

قیام جاودانه (سخنی چند پیرامون "عاشورا" و آفاق آن)

قیام جاودانه (سخنی چند پیرامون "عاشورا" و آفاق آن)

قیام جاودانه (سخنی چند پیرامون "عاشورا" و آفاق آن)

4.2
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

3

کتاب قیام جاودانه (سخنی چند پیرامون "عاشورا" و آفاق آن)، نویسنده محمدرضا حکیمی.

یادداشت‌های مرتبط به قیام جاودانه (سخنی چند پیرامون "عاشورا" و آفاق آن)

            با خواندن این کتاب ناامید نشدم، اما نگران چرا

از این کتاب چند موضوع به یادگار برده‌ام. برای اینکه یادم نرود مدیونش هستم، می‌نویسمش که بماند.
اول اینکه غرب و پیشرفت‌هایش مدیونِ عاشوراست! عجیب است ولی واقعی. چطور؟ چون امام حسین جلو جهل و ستمگریِ یزیدیان ایستاد و قیام‌های پشت‌بندِ آن باعثِ نابودی این خلافت(بخوانید سلطنت) شد که قصد بازگشت به جاهلیت را داشت. و همین قیام عاشورایِ امام حسین بود که پایه‌گذار تمدن اسلامی و پیشرفت‌های علمی و هنری در قرون ابتدایی اسلام شد. و همین «دانش مسلیمن» را غربی‌ها بُردند و استفاده کردند و رسیدند به اینجا! البته که نظم و پشتکار و غیره و ذالک خودشان هم بی‌تأثیر نبوده. که خود علامه محمدرضا حکیمی هم به همین امر اشاره می‌کند. البته علامه گفت شواهدِ بُردنِ علم به غرب را در کتاب «دانش مسلمین» آورده. و من مشتاقم که بخوانمش؛ هر چه زودتر!
موضوع دوم عدالت است. عدالتی که به قول معصوم اگر باشد، فقر  ریشه‌کن می‌شود. و حالا این موضوع را پیوند می‌دهد به جمهوری اسلامی. چطور؟ می‌گوید ما دو نوع حکومت اسلامی داریم: یک حکومت معصوم و دوم حکومت غیرمعصوم. غیر این دو و حد واسط نداریم. پس در جمهوری اسلامی نوع دوم، یعنی حکومت غیرمعصوم است. حالا که ما معصوم نیستیم، پس باید دستورالعملِ حکومتِ غیرمعصوم را اجرا کنیم. این دستورالعمل از کجا می‌آید؟ امیرالمؤمنین(ع) در یک عهدنامه به مالک اشتر، شیوه‌ی حکومت‌داری را در مصر تشریح می‌کند. مالک‌اشتر هم غیرمعصوم است دیگر. پس در جمهوری اسلامی حداقل باید این دستورالعمل(و دیگر دستورالعمل‌هایی که حضرت به فرمانداران و استانداران خود داشته‌اند) اجرا شود. حالا در جمهوری اسلامی چقدر از این دستورالعمل‌ها اجرا می‌شود؟ پاسخ به همین سؤال و سؤال دیگر که در پایین می‌آید، بدجور فکر و ذکرم را درگیر کرده.
ناظر اقتصادی اهواز خیانت می‌کند. حضرت به حاکم اهواز نامه می‌زند. می‌گوید او را رسوا کن، شلاق بزن، زندانی کن و توی بازار بگردان. مقایسه کنیم با اتفاقی که حدود یک ماهِ پیش در شهر ما گراش افتاد: فردی در اوضاع گرانی، روغن احتکار کرد. خبرش آمد که او را دستگیر کرده‌اند. امام جمعه در تریبون امام جمعه از مسئولان قضایی خواست اسامی این فرد یا افراد را به مردم بگویید. هنوز که خبری از اسامی نیست!
نمی‌دانم این مقایسه‌ها را چطور تحمل کنم. البته یک پاسخ نسبتا قانع‌کننده شنیده‌ام. چه؟
می‌گویند رهبر فعلی جمهوری اسلامی، پیش از انقلاب، پنج مرحله را برای رسیدن به تمدن اسلامی معرفی کرده است. در واقع آن زمان که این حرف را زده، هنوز هیچ‌کدام عملی نشده بود. اولی انقلاب اسلامی، بعد نظام اسلامی و بعد دولت اسلامی و بعد جامعه‌ی اسلامی و در آخر تمدن نوین اسلامی.
رهبری گفته‌اند حدود 40 سال است در مرحله‌ی نظام اسلامی مانده‌ایم! و و حامیان دولت رئیسی می‌گویند این دولت، مقدمه‌ی تشکیل دولت اسلامی است. من، به شخصه امیدوارم این گمانه‌زنی به حقیقت بپیوندد. وگرنه... نمی‌دانم. این نگرانی دارد اذیتم می‌کند. باید بروم سراغ کتابِ دیگری از علامه محمدرضا حکیمی!