معرفی کتاب آیا خدایی هست؟ اثر ریچارد سوئینبرن مترجم محمد جاودان کتابعمومیعلوم انسانیاقتصاد آیا خدایی هست؟ ریچارد سوئینبرن و 1 نفر دیگر 5.0 1 نفر | 1 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 1 خواهم خواند 2 خرید از کتابفروشیها ناشر دانشگاه مفید شابک 9789649287966 تعداد صفحات 264 تاریخ انتشار 1396/4/12 توضیحات کتاب آیا خدایی هست؟، مترجم محمد جاودان. ادبیات انگلیس دهه 1990 میلادی دینی و مذهبی فلسفی یادداشتها محبوبترین جدیدترین محبوبه طاهری 1400/9/12 همانطور که از عنوان کتاب پیداست موضوع اصلی، اثبات وجود خداوند است. چطور به چیزی که نمیبینیم اعتقاد داریم؟ عقل سلیم چگونه میتواند چیزی را باور کند که تنها آن را شنیده؟ البته حجتها و براهین بسیاری وجود دارد که با آنها خداوند را باور کردهایم اما چگونه به افراد لجوج یا افراد تجربهگرا که برای همه چیز حجت عقلی میآورند و یا حتی برای فرزندانمان که ذهنی تقریباً سفید دارند این حقیقت عظیم را بقبولانیم؟ بخشی از این کتاب نظریه اثباتگراییِ منطقی را مطرح میکند. نظریه ای که در دهههای میانی قرن بیستم غلبه داشته. نویسنده در مخالفت با آن میگوید اگر قرارباشد که ما بر ملاک اثباتپذیری قطعی از طریق مشاهده تاکید کنیم علم جدید فاقد معنی خواهدشد. زیرا ملاک معناداریِ نظریهها، اثباتپذیری نیست بلکه معناداریِ آنهاست. بعد از معناداری نظریه های علمی، ملاکهای توجیهپذیری را مطرح میکند. هر نظریهای که سادهتر باشد و بتوان پدیدههای بیشتری را بر مبنای آن پیشبینی کرد موجهتر است. پس دانشمندان برای استدلال در مورد خداوند که وجودی مشاهدهناپذیر است، همین الگو را به کار میگیرند. بنابراین سوین برن با توجه به مبانی خود ازعلم به این نتیجه میرسد که نظریههای متافیزیکی و الهیاتی معنا دارند، توجیهپذیرند و فرادامنهترین نظریه در این دستهاند. او تبیین میکند که اصلاً چرا جهان هستی وجود دارد و چرا دارای عامترین قوانین طبیعی است، به ویژه قوانینی که به پدیده هایی مثل تکامل حیوانات و انسانها و... منجر میشود. و بلاخره از همین طریق به پرسش اصلی کتاب پاسخ میدهد. در فصل اول به بیان دیدگاه ادیان غربی یعنی یهود، مسیحیت و اسلام در مورد خداوند پرداختهشده و آن ر "theism" نامیده است. نویسنده قبل از ورود به فصل نخست ساختار اصلی برهان خود را کاملاً ذکر کرده. او در فصل دوم نحوه تبیین ما از اشیاء، اقسام و ملاکهای آن را تشریح میکند. انسانها همیشه در جستجوی تبیینهای درستی از تمامی پدیدههایی بودهاند که میشناسند. یعنی در پی کشف علل و معلولهای آنها. در این فصل، تبیینها به دو دسته تقسیم شدهاند: تبیین ناظر به اشیای بیجان (که بر حسب قدرتها و قابلیتهاست) و تبیین ناظر به شخص ( که ناظر بر اعتقادات و اهداف است یعنی تبیین ناظر بر اراده). فصل سوم، سادگیِ فرضیۀ خداشناسیِ توحیدی آمده و در فصل چهارم معلوم میشود که تنها فرضیۀ خداشناسیِ توحیدی است که میتواند وجود جهان و نظم آن را تبیین کند. به دنبال آن، ناکامی فرضیههای رقیب مانند انسانگرایی یا اومانیسم و ماتریالیسم یا اصالت ماده در تبیین وجود هستی و پدیدههای آن معلوم میشود. مؤلف در فصل پنجم به وجود انسان، شعور، آگاهی و روح او پرداخته و نشان دادهاست که تنها در صورت اعتقاد به وجود خداوند میتوان این پدیدهها را تعریف کرد. در حقیقت، وجود خداوند، انسان و روح او را تبیین میکند. در فصل ششم راجعبه دفاع از فرضیۀ خداشناسیِ توحیدی در برابر اشکالاتی حول محور "شرّ" (شر اخلاقی و شر طبیعی) بیان شدهاست. سوین برن در فصل هفتم اصلیترین مسئلۀ کتاب را تشریح کرده. در این فصل از طریق معجزات و تجارب دینی، بر وجودِ خداوند استدلال میکند. او در پایان نتیجه میگیرد که همۀ شواهد و دلایل ارائه شده در کتاب مانند وجود جهان سامانمند یا وجود انسانها، معجزات، تجارب دینی و... در کنار هم احتمال وجود خداوند را به طرز چشمگیری بالا میبرند. سپس میگوید با تمام این حرفهایی که گذشت، خداوند وجود دارد و اگر به وجود او معتقد شویم، بایستی سپاسگزار نعمتها و انجامدهندۀ خواستهای الهی باشیم و راه را برای لقای ابدی با او هموار سازیم. 0 0