جیمز جویس همراه با بخش 17 "اولیس"

جیمز جویس همراه با بخش 17 "اولیس"

جیمز جویس همراه با بخش 17 "اولیس"

0.0 2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

بیش از سیصد سوال و جواب در «بخش 17 اولیس» هست که در بعضی از آن ها تا ده بیست شی جداگانه با ذکر جزئیات وصف شده است. جی.آی.ام. استیوارت: «می گویند که جویس به این بخش از اولیس بیش از هر بخش دیگری مباهات می کرده است... این انباشت انبوه، این سکون عظیم، در جایی به ما عرضه می شود که گمان می کنیم به سوی گشودن گرههای یک افسانه راه افتادیم. از خود می پرسیم این گره گشایی کدام است؟ کوه درد کشیده است، اما موش کجاست؟» نقل از صفحه 44 متن کتاب

لیست‌های مرتبط به جیمز جویس همراه با بخش 17 "اولیس"

اولیس جویس: عصاره داستانیجیمز جویس همراه با بخش 17 "اولیس"قرائتی نقادانه از رمان چهره مرد هنرمند در جوانی

جویس‌نامه؛ مرور چند کتاب درباره جیمز جویس و آثارش

4 کتاب

داستان زندگی جویس شرح جزئیات زندگی شخصی جیمز جویس و توصیف خلقیات او ضمن نوشتن آثارش شیوه‌ای است که چستر جی. اندرسون در نوشتن کتاب جیمز جویس (ترجمه‌ی هوشنگ رهنما، تهران: هرمس، 1387) به کار گرفته و به خواننده این امکان را داده است تا درک عمیق‌تری از آثار این نویسنده‌ی ایرلندی پیدا کند. اندرسون کتابش را با شرح خاطره‌ای از دوران کودکی جویس در شهر دوبلین و تأثیر آن بر نوشته شدن داستان «برخورد» در مجموعه‌ی دوبلینی‌ها آغاز می‌کند و در ادامه تأثیر شهرها، خیابان‌ها و ساختمان‌های محل سکونت جویس و شخصیت‌های گوناگونی چون مادر، همسر و دخترش، و حتی سیلویا بیچ و ازرا پاوند، را بر شکل‌گیری چهار کتاب مهم او ــ «اولیس»، «شب‌زنده‌داری فینیگان‌ها»، «چهره‌ی مرد هنرمند در جوانی» و «دوبلینی‌ها»ــ توضیح می‌دهد. در کنار این‌ها، استفاده از اسناد تاریخی، نامه‌ها و عکس‌ها و نقل تکه‌هایی از نوشته‌های جویس با ترجمه‌ی روان هوشنگ رهنما به واضح شدن تصویر این نویسنده مدرنیست قرن بیستمی بسیار کمک کرده است. این کتاب کامل‌ترین زندگی‌نامه‌ای است که از جویس به فارسی منتشر شده، اما اندرسون می‌گوید کتابش را با اتکا به کتاب جیمز جویس نوشته‌ی ریچارد المن نوشته است. چهره‌ی مرد هنرمند در بوته‌ی نقد چند سال پس از انتشار چهره‌ی مرد هنرمند در جوانی، کتاب دیگری با ترجمه‌ی منوچهر بدیعی منتشر می‌شود با عنوان «قرائتی نقادانه از چهره‌ی مرد هنرمند در جوانی» (دیوید سید، تهران: روزنگار، 1382). این کتاب خوانشی باختینی از رمان اول جویس به دست می‌دهد. ادعای اصلی نویسنده، که حوزه‌ی اصلی علایق حرفه‌ای‌اش ادبیات علمی-تخیلی و ادبیات جاسوسی دوران جنگ است، آن است که شخصیت اصلی رمان صدا و هویت منحصربه‌فرد خود را در ارتباط با گفتمان‌های از پیش موجود جامعه‌اش می‌یابد و حتی خصوصی‌ترین افکار او از عبارت‌ها و واژگان اطرافیانش ساخته شده است. نویسنده در ابتدا شرحی از پس‌زمینه‌ی تاریخی-فرهنگی رمان به دست می‌دهد و فعالیت و گرایش‌های جویس را در این پس‌زمینه بررسی می‌کند. سپس سیر برخورد منتقدان از نحله‌های مختلف نقد ادبی را با رمان تا پایان دهه‌ی 1980 دنبال می‌کند و در ادامه‌ی کتاب با استفاده از واژگان مکالمه‌گرایی باختین به ارتباط شخصیت اصلی رمان با گفتمان‌های غالب آن زمان می‌پردازد، یعنی گفتمان کلیسای کاتولیک و میهن‌پرستی ایرلندی. در فصل‌های بعدی، موضوعات محوری زنانگی، زبان و قدرت، و نظریه‌ی زیباشناسی استیون به همین سیاق تحلیل می‌شوند. اولیس، بخش 17 در آغاز دهه‌ی هشتاد شمسی، یعنی زمانی که تب پرسش از زمان چاپ ترجمه‌ی اولیس داغ بود، منوچهر بدیعی یک بخش از رمان را به زندگی‌نامه‌ی مختصر و مفیدی از جویس به قلم جی. آی. ام استیوارت ضمیمه کرد و در نشر نیلوفر به چاپ رساند. فصل مذکور بخش هفدهم اولیس بود که نام هومری‌اش «ایتاکا» است. مشهور است که جویس به نوشتن این فصل مباهات می‌کرد و آن را افتخاری برای خود می‌دانست. بدیعی در همان زمان در مصاحبه‌ای با علی صلح‌جو (مترجم، شماره‌ی 37) چاپ این بخش مجزا را به آزمایشی تشبیه می‌کند: «ما یک آزمایشی می‌کردیم برای اینکه ببینیم این علاقه چیه... نشستیم ببینیم کسی می‌خواند. اصلاً یک کسی بیاید بگوید این ترجمه مزخرف است. یا اصلاً بگویند این کاری که کردی مزخرف است. یک نفر، یک واکنش. یک خانمی در یک روزنامه‌ای برگشت گفت من خواندم خیلی خیلی خوب بود. خیلی علمی بود ولی من لذت نبردم و یک مقداری نفهمیدم. و این تمام شد. هیچ‌کس نیامد دنبال قبل از این فصل. یک کلمه کسی بگوید آقا این بد است. یا این را فهمیدم». کتاب بعد از چهارده سال در میانه‌ی دهه نود تجدید چاپ شده است. عصاره‌ی اولیس اما مترجم اولیس در طول همه‌ی این ‌ سال‌ها بیکار ننشست. پاییز 93 کتاب دیگری درباره‌ی اولیس در همان نشر نیلوفر منتشر می‌کند با عنوان «اولیس جویس: عصاره‌ی داستانی». منبع و مأخذ عمده‌ی مترجم در ترجمه و تدوین این کتاب سه کتاب از سه جویس‌شناس کارکشته است که هر سه استاد زبان و ادبیات انگلیسی بوده‌اند. این کتاب، برای کسانی که می‌خواهند از داستان «اولیس» سر درآورند و درگیر اشارات و تلمیحات رمان نشوند، عصاره‌ای داستانی از هر بخش فراهم می‌آورد. در پایان مقدمه‌ی کتاب، مترجم کهنه‌کار می‌نویسد: «مترجم ده سال پیش در گفت‌وگویی با علی صلح‌جو، پژوهشگر و مترجم و ویراستار برجسته، گفت که انتشار و ترجمه‌ی فارسی کامل "اولیس" به عمر من وصال نخواهد داد. اکنون که مترجم به پایان عمر خود نزدیک شده است، این سخن قوت بیش‌تری یافته است». او وعده می‌دهد که آیندگان روزی سرانجام اولیس را خواه با ترجمه‌ی او و خواه با ترجمه‌ی دیگران خواهند خواند، اما او با خواندن و نوشتن اولیس به فارسی دریافته است که، برخلاف آن‌چه شاید تصور شود، زبان فارسی برای ترجمه‌ی اولیس و حتی شب‌زنده‌داری فینیگان‌ها بسیار تواناست. گروه ادبیات، ماهنامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی چهاردهم، سال ۱۳۹۵.

یادداشت‌های مرتبط به جیمز جویس همراه با بخش 17 "اولیس"

            در آغاز دهه‌ی هشتاد شمسی، یعنی زمانی که تب پرسش از زمان چاپ ترجمه‌ی اولیس داغ بود، منوچهر بدیعی یک بخش از رمان را به زندگی‌نامه‌ی مختصر و مفیدی از جویس به قلم جی. آی. ام استیوارت ضمیمه کرد و در نشر نیلوفر به چاپ رساند. فصل مذکور بخش هفدهم اولیس بود که نام هومری‌اش «ایتاکا» است. مشهور است که جویس به نوشتن این فصل مباهات می‌کرد و آن را افتخاری برای خود می‌دانست. بدیعی در همان زمان در مصاحبه‌ای با علی صلح‌جو (مترجم، شماره‌ی 37) چاپ این بخش مجزا را به آزمایشی تشبیه می‌کند: «ما یک آزمایشی می‌کردیم برای اینکه ببینیم این علاقه چیه... نشستیم ببینیم کسی می‌خواند. اصلاً یک کسی بیاید بگوید این ترجمه مزخرف است. یا اصلاً بگویند این کاری که کردی مزخرف است. یک نفر، یک واکنش. یک خانمی در یک روزنامه‌ای برگشت گفت من خواندم خیلی خیلی خوب بود. خیلی علمی بود ولی من لذت نبردم و یک مقداری نفهمیدم. و این تمام شد. هیچ‌کس نیامد دنبال قبل از این فصل. یک کلمه کسی بگوید آقا این بد است. یا این را فهمیدم.» کتاب به‌تازگی بعد از چهارده سال تجدید چاپ شده است.  

ماهنامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی چهاردهم، سال ۱۳۹۵.