همواره در تمام جوامع درصدی از افراد تابع قانون نیستند و از همین‌رو در همه جوامع نیاز به وجود مجازات و زندان است. معمولاً در جوامعی که نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی شدت می‌گیرد، مجرمین در جهت احقاق حقوق از دست رفته خود تلاش می‌کنند. به هر طریق ممکن. از طرف دیگر افزایش این جرائم امنیت اجتماعی را به خطر می‌اندازد و باعث بروز احساس ناامنی می‌شود. جرائم خشن هزینه‌های گوناگونی را برای جامعه به بار می‌آورد. هزینه‌های روانی مالی و اجتماعی. این جرائم از نظر کیفی بسیار با اهمیت‌تر‌اند تا از لحاظ کمی. زیرا ارتکاب آنها اثرات دراز‌مدتی روی کسانی که به هر طریق با آنها در ارتباط اند برجای می‌گذارد.این پدیده در جامعه ما نیز گسترش یافته و به اشکال مختلف نمایان شده است.
در ایران سالانه ۱۲۳۰۰ مورد قتل عمد گزارش می‌شود که در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان رقم پایینی است. در برخی از کشورها مانند آمریکا امکان خرید اسلحه وجود دارد و این امکان زمینه ارتکاب به قتل را افزایش می‌دهد. می‌توان علل روانشناختی را عاملی برای آنها در نظر گرفت. در کشور ما مسائل فرهنگی و باورهای دینی نقش موثری در رفتار فرد ایفا می‌کنند. در واقع دین و خانواده دو نهاد مهم در شکل گیری افکار و اندیشه‌های فرد در آینده هستند. ناگفته نماند که در کشورهایی مانند عراق، پاکستان و افغانستان برخی افراد تنها بر اساس باورهای نادرست دینی خود دست به انفجار و نابودی افراد بی‌گناه می‌زنند. اینکه انسان‌ها به تمدن رسیده‌اند و انسان متمدن یک سری قواعد پذیرفته شده دارد و سعی در رعایت آنها می‌کند تنها تصوری زیبا است. اما آنچه در عمل روی می‌دهد چیز دیگری می‌گوید.
جرائم خشن پیشینه‌ای طولانی دارد از حمله مغول تا جنایات نازی و بمباران شیمیایی حلبچه. چه عوامل و زمینه ‌های اجتماعی و فرهنگی و چه عوامل و زمینه‌های فردی در شکل‌گیری و ایجاد جرائم نقش دارند؟ مرز بین جرائم عادی و جرائم خشن کجاست؟ در میان جرائم مختلفی که توسط افراد روی می‌دهد برخی از جرائم با توجه به ویژگی خاصی که دارند به جرائم خشن معروف‌اند اینکه برخی از افراد در چه شرایطی مرتکب چنین جرائمی می‌شوند سوالات مهم این کتاب است. اهمیت جرم خشن و جرم به صورت کلی‌تر، تاکنون از دیدگاههای گوناگون از سمت دانشمندان در قالب نظریه‌های مختلفی توجه شده است. این موضوع حتی رفتارهای ساده افراد را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عنوان مثال برخی جامعه شناسان معتقدند که وقوع جرم با پدیده فقر ارتباط نزدیکی دارد. در کشورهایی که سطح رفاه عمومی پایین است، فقر بخش عمده‌ای از جمعیت را تحت تاثیر قرار داده و وقوع جرم با احتمال بیشتری همراه خواهد بود. نابرابری بیشترین تاثیر را بر وقوع جرم دارد.
نتیجه گیری اینکه: جرائم خشن می‌تواند معلول سیاست‌های حاکم بر جامعه، هنجارها، روابط اجتماعی، ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن باشد. کاهش آنها نیز از طریق توجه به تمامی این عوامل امکان پذیر است. زیرا با برخوردهای فیزیکی و مجازات نه در گذشته چندان موفق بوده و نه در آینده می‌تواند راهگشا باشد. هرچند تنها راهی که پیش پای مسئولان است و می‌شود به عنوان یک درمان موقت از آن استفاده کرد همین است.