کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان

کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان

کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان

گلن استن هاوس و 2 نفر دیگر
5.0
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، نویسنده گلن استن هاوس.

یادداشت‌های مرتبط به کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان

            یکی از میراث‌های گرانبهایی که والدین برای فرزندان به جا می‌گذارند، احساس عزت نفس است. این خصوصیت، هدیه‌ای نیست که بتوان آن را از طریق وراثت به کودک منتقل کرد زیرا به طور ذاتی در ژنهای ما وجود ندارد. عزت نفس بر اساس تجربه‌ها و از روزهای اول زندگی شروع به شکل گیری می‌کند. والدین نقش اساسی در این روند شکل گیری بر عهده دارند. در صورت فعال نکردن عزت نفس، تمامی استعداد‌ها و توانایی‌های بالقوه کودک نابود خواهد شد. عزت نفسِ ضعیف نه تنها خوش‌بینی و میل طبیعی کودک را به زندگی کاهش می‌دهد، بلکه در شرایط بد این احساس به انرژی مضری برای کودک تبدیل می‌شود. نویسنده تجارب بیست سالۀ خود را به عنوان یک روانشناس کودک در اختیار ما گذاشته و سعی کرده حقایقی را درباره مراقبت در سطح والدین برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان بازگو کند. این کتاب، راجع‌به اهداف عملی و کاربردی مرتبط با موضوع عزت نفس گفت‌وگو می‌کند و از جنبۀ کاربردیِ قابل توجهی برخوردار است. اگر احساس کاملاً خوبی نسبت به خود داشته و یا بتوانیم رتبه‌ی خوبی به عنوان یک شخص به خود بدهیم، می‌توانیم بگوییم که از عزت نفس بالایی برخورداریم. نتیجۀ این حس، احساس ارزشمند بودن است. بعضی از جنبه های زندگی تأثیری اساسی بر دید ما دارند. جنبه‌هایی مثل وضع ظاهری بدن، چگونگی ارتباط ما با دیگران و میزان موفقیت در کارها. هر گونه احساس بد در مورد یکی از این جنبه‌ها می‌تواند ما را تحت تاثیر قرار دهد.
در مورد کودکان، گاهی چند مسئله‌ی کوچک می تواند به عزت نفس آنها آسیب برساند. اولین و مهمترین موضوع از نظر کودکان این است که والدینشان آنها را دوست دارند و برایشان ارزش قائل هستند یا نه؟ "محبت" اساس احساس امنیت و عزت نفس در کودکان بوده و بر عزت نفس آنان در دوران کودکی اثر می‌گذارد. کیفیت و کمیت محبت و مراقبت از کودک هنگامی افزایش می‌یابد که او بتواند توجه والدین را به خود جلب کند. اولین لبخند او بهترین مثال برای روشن شدن این مطلب است. برای مثال، دکتر گلن استنهاوس در مورد یکی از مراجعانش صحبت می‌کند: پدری که درباره احساس خود در این زمینه می‌گفت: بعد از این که پسر نوزادش هفته‌ها مزاحم خواب و استراحت‌شان شده، او خودش را آماده کرده بود که پسرش را به بیمارستانی بازگرداند که در آن متولد شده بود اما اوضاع ناگهان عوض شد؛ پسرش به او لبخند زد و همه چیز به یکباره فراموش شد.
بعد از کودکی همچنان که بچه‌ها رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، عوامل مختلفی دارای اهمیت ویژه می‌شوند؛ موفقیت در مدرسه، توانایی ایجاد و نگهداری روابط دوستانه، بروز نشانه‌های جسمی و جنسی در سنین نوجوانی و بلوغ و... . این عوامل به دلیل اهمیت زیادی که دارند اثر زیادی هم بر احساس عزت نفس کودک خواهند گذاشت. از این سنین که عبور کنند در بزرگسالی، پیروزی یا شکست، عامل فشاری بر اعتماد به نفس او به شمار می‌آید. این فشار به ویژه در مقایسه با همسالان، بیشتر احساس می‌شود.
پدر و مادر بودن کار دشواری است. لحظاتی فرا می‌رسد که خسته، بی‌حوصله و مشغول افکار مختلف هستند. در این مواقع ممکن است با کودکان به گونه‌ای رفتار کنند که در مواقع عادی چنین رفتاری درست نباشد. در هر یک از بخش‌های این کتاب مسائل مثبتی در مورد نحوه ارتباط والدین در جایگاه پدر و مادر بودن با مسئولیت‌هایشان ارائه شده است.
          
            شاید یکی از مهمترین دارایی‌های گرانبهایی که از پدر و مادر به فرزندان به ارث می‌رسد عزت نفس باشد، چراکه چیزی وراثتی تیسا و بر اساس تجاربِ ما والدین در کودک‌مان شکل می‌گیرد. عزت نفس به خودآگاهی مثبت می‌انجامد، و ناگفته پیداست که خودآگاهی برگ برندۀ ما انسان‌هاست. اگر کمی دقت کنیم می‌بینیم که خودآگاهی تصویری قطعه قطعه است، جنسیت، کار مورد علاقه‌مان، چیزی که در آن موفقیم، چیزی که نگران و مضطرب‌مان می‌کند، تجارب خوشایند و ناخوشایندِ ما همگی تکه‌های پازل خودآگاهی است. این وسط ویژگی‌های خاص رفتاری، جسمی و روانی این تکه‌های پازل را کنار هم قرار می‌دهند. حال جایگاه عزت نفس کجاست؟ اگر احساس کاملاً خوبی نسبت به خود داشته باشیم می‌توانیم تکه‌های این پازل را بهتر کنار هم بچینیم و خودآگاهیِ بهتری داشته باشیم. این کتاب مهارت‌هایی را به دست می‌دهد تا عزت نفس و در نتیجه خودباوری و خودآگاهی را در کودکان ایجاد و تقویت کرد.
نخستین مسأله‌ای که در پرورش عزت نفسِ کودک اهمیت دارد نقش والدین است، اینکه پیش پدر و مادرشان اهمیت دارند یا خیر. بنابراین شاکلۀ امنیت و عزت نفس کودک «محبت» است. به‌مرور عوامل مختلفی در تقویت (یا ایجاد) این مولفۀ اساسیِ زندگیِ کودک نقش دارد: موفقیت در مدرسه، «توانایی ایجاد و نگهداری روابط دوستانه و بروز نشانه‌های جسمی و جنسی در سنین نوجوانی و بلوغ». بستر‌های مختلفی در کودکی سبب تقویت یا ضربه به عزت نفس می‌شود، یکی از آن‌ها (علاوه‌بر موارد پیش‌گفته) فشار در حوزه‌هایی است که خود را با همسالان‌اش تعریف می‌کند، جاهایی که حس مقایسه بیشتر احساس می‌شود. این کتاب آمده شرایط عزت نفس و خودآگاهی مثبت و منفی را ترسیم کرده و راهکارهایی هم برای پرورش آن داده است. در ادامه تلاش می‌کنم خلاصه‌ای از فصول این کتاب به دست دهم.
این کتاب از یازده فصل کوچک تشکیل شده. فصل اول به کلیاتی دربارۀ عزت نفس و خودآگاهی می‌پردازد. به‌نوعی نقشۀ راه و مغز کتاب آورده شده. فصل دوم، با عنوان «او را دوست بدارید»، به ضرورتِ مسألۀ محبتِ والدین می‌پردازد. البته نباید در محبت زیاده‌روی کرد، کافیست تا با گفتار و اعمال مطمئنشان کنیم که برایمان ارزش دارند. فصل سوم می‌گوید همانطور که انتظار دارید کودک به شما احترام بگذارد شما هم به کودک احترام بگذارید. به حرف‌هایشان گوش دهید، با آن‌ها صحبت کنید و کارهایی دیگر. فصل چهارم به استقلال کودک می‌پردازد، راهکارهایی که زمینۀ استقلال کودک را می‌چیند. جالب است که یکی از ترفندهای استقلالِ کودک مسألۀ ورزش دانسته شده، یعنی با ورزش کودک جرأت استقلال را پیدا می‌کند. فصل پنجم به گوش کردن بیشتر می‌پردازد. اهمیتش را در فصل‌های قبل گفت، اینجا چند تکنیک را به ما می‌دهد.
فصل ششم به انواع شیوه‌های تربیت کودک می‎‌پردازد. آزادمنشی در تربیت کودک به‌معنای ول‌انگاریِ او نیست، بلکه دادن آزادی و مسئولیتِ محدود به کودکان است. این محدودیت‌ها حس امنیت را به وجود می‌آورد. حس تعلق را در فصل هفتم بررسی می‌کند. این حسّ تأثیر قابل‌توجهی بر پایه و اساس عزت نفس کودک دارد. عضویت در گروه‌های مختلف (علاوه‌بر خانواده) سبب می‌شود درک بهتری از خود داشته باشد. فصل هشتم به مدرسه می‌پردازد. طبیعتاً تأثیرِ مدرسه به اندازۀ خانواده نیست. اینکه در مدرسه صرفاً بر مهارت‌های آموزشی تأکید می‌شود باعث می‌شود کودک احساس بی‌کفایتی کند و در او رشد کند. بنابراین، این فصل چندین ترفند به شما برای جبران این نقیصه می‌دهد. فصل نُهم به جنسیت می‌پردازد. باید به فرزندانمان بیاموزیم که از جنس‌شان (درک صحیح از اندام‌های بدنی‌شان) آگاهی داشته باشند و ما هم طبق آن به رشد شخصیتِ آن‌ها کمک کنیم. از تشویق غافل نشوید، همانند غذا برای بدن است. این را در فصل دهم می‌گوید. بچه‌ها را دلگرم کنید. فصل آخر نیز به کودکانی می‌پردازد که عزت نفس‌شان لطمه دیده، راهکارهایی برای این دسته از کودکان.