اخلاق صغیر "اندیشه هایی برآمده از زندگی ویران"

اخلاق صغیر "اندیشه هایی برآمده از زندگی ویران"

اخلاق صغیر "اندیشه هایی برآمده از زندگی ویران"

3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

"تئودور آدورنو" بخش اعظم مباحث کتاب را در خلال سال های جنگ جهانی دوم نوشته و به گفته ی وی: "تحت شرایطی که اندیشیدن تنها در معنای مداقه امکان پذیر بود". در هر یک از سه بخش کتاب، "نقطه شروع محدودترین قلمرو خصوصی است؛ قلمرو خصوصی روشنفکر مهاجر، پس از این نقطه، حرکت به سوی ملاحظاتی درباره ی چشم اندازهای وسیع تر اجتماعی و مردم شناسی شروع می شود؛ این ها شامل روان شناسی، زیبایی شناسی، و علوم در ارتباط شان با سوژه می شود. گزین گویه های پایانی هر بخش از نظر محتوا این اندیشه را به سوی فلسفه هدایت می کند، بی آن که از ادعای تمام و کمال بودن شان مطرح باشد: هدف این همه، مشخص کردن نقطه هایی است که باید مورد بررسی بیشتری قرار بگیرند، و یا شاید به دست آوردن الگوهایی برای سخت کوشی های بیشتر اندیشی آینده. انگیزه بی واسطه ی نوشتن این کتاب، روز 14 فوریه 1945،پنجاهمین سال روز تولد ماکس هورکهایمر است...". به تصریح نویسنده در آغاز کتاب: "آن چه زمانی فیلسوفان به آن زندگی می گفتند، نخست تبدیل به مصرف گرایی صرف شده است؛ هم چون ضمیمه ای برای فراشد تولید مادی که همه جا آن را همراهی می کند، بدون آن که از خود استقلال داشته باشد... چشم انداز ما از زندگی تبدیل به یک ایدئولوژی شده است که از این واقعیت چشم پوشی می کند که دیگر حیاتی وجود ندارد. اما رابطه ی بین زندگی و تولید، که در دنیای واقع زندگی را به ظاهرگذاریی از تولید فرومی کاهد، فاقد هرگونه معناست. هدف و وسیله ی جایگزین یک دیگر شده اند... تنها به وسیله ی مخالفت با تولید، و با بیرون ماندن از چرخ این نظم می توان جهان دیگر پدید آورد که شایسته آدمی باشد. اگر ظاهر زندگی ـ که قلمرو مصرف برای اهداف پلید خود از آن دفاع می کند ـ تنها یک بار به تمامی زدوده شود، آن گاه غول تولید مطلق بر همه جا حاکم خواهد شد...".

لیست‌های مرتبط به اخلاق صغیر "اندیشه هایی برآمده از زندگی ویران"

والتر بنیامین: همراه کوتاه نوشته هایی از والتر بنیامینبعد زیباشناختیانسان تک ساحتی

مکتب فرانکفورت

22 کتاب

ماکس هورکهایمر،تئودور ادورنو،فرانتس نویمان،والتر بنیامین،اریش فروم،هربرت مارکوزه و هنریک گروسمان از جمله متفکران مکتب فرانکفورت هستند.این افراد از دهه ۱۹۲۰ میلادی در موسسه تازه تاسیس تحقیقات اجتماعی در شهر فرانکفورت جمع شدند و به تدوین نظریه انتقادی پرداختند.شروع تئوریک کار آنها با کتاب دو جلدی هورکهایمر با نام "نظریه انتقادی" بود. اعضای این گروه رئوس نظریه اجتماعی مارکس را با فلسفه هگل و روانکاوی فروید آمیختند و روش جدیدی برای نقد فرهنگ معاصر پدید آوردند. تئودور ادورنو به نقد موسیقی جاز پرداخت و نظریه زیباشناسی جدیدی تدوین کرد.همچنین در کتاب دیالکتیک منفی به نقد جریان فلسفه غرب پرداخت.اریش فروم به بازبینی در نظریه روانکاوی پرداخت و برای نقد فاشیسم و سرمایه داری از روانکاوی بهره گرفت.مارکوزه نیز مطالعات مفصلی درباره هگل و فروید انجام داد و پدر معنوی چپ نو نامیده شد. لیست زیر حاوی کتابهای اصلی این اندیشمندان است که به زبان فارسی ترجمه شده اند از سوی دیگر کتابهایی در تشریح تاثیرات اجتماعی و تاریخ آنها نیز وجود دارد که به لیست افزوده شده اند.

یادداشت‌های مرتبط به اخلاق صغیر "اندیشه هایی برآمده از زندگی ویران"

            اولین بار «اخلاق صغیر» در سال 1951 منتشر شد و یکی از متون اصلی نظریۀ انتقادی محسوب می‌شود. آدورنو نوشتن این کتاب را در سال 1944، در بحبوحۀ جنگ دوم جهانی و هنگامی که به عنوان یک تبعیدی در آمریکا زندگی می‌کرد، آغاز کرد و در سال 1949 نگارش این کتاب به پایان رسید. این کتاب از 152 قطعۀ کوتاه تشکیل شده: بعضی از این قطعات یک صفحه‌ای هستند و حجم برخی از این قطعات به چهار صفحه هم می‌رسد.
در ترجمۀ این کتاب اشتباهاتی وجود دارد که اگر کسی بخواهد با دقت زیاد «اخلاق صغیر» را بخواند، مهم است که این اشتباهات را بداند. من در اینجا به بعضی از این اشتباهات اشاره می‌کنم. جملۀ اول کتاب را حمید فرازنده (مترجم این کتاب) اینگونه ترجمه کرده است: «دانش اندوه‌زا [...] مربوط به حوزه‌ای است که از دیرباز به مثابۀ قلمرو راستین فلسفه پذیرفته شده، اما از وقتی تنها تبدیل به یک روش شده، در معرض اهمال‌اندیشی، بلهوسی برای نغزگویی و سرانجام فراموشی قرار گرفته».
«دانش اندوه‌زا» در مقابل آن چیزی است که نیچه به آن «دانش طربناک» یا «حکمت شادان» می‌گوید. اگر بپرسیم که از نظر آدورنو چه چیز تبدیل به یک روش شده و چه چیز در معرض اهمال و فراموشی قرار گرفته، با توجه به ترجمۀ فرازنده، پاسخ یک چیز است: دانش اندوه‌زا. در حالی که طبق ترجمۀ انگلیسی منظور آدورنو دقیقاً این نیست. آنچه از نظر آدورنو تبدیل به روش شده، خود فلسفه است و آنچه در معرض فراموشی قرار گرفته، دانش اندوه‌زا است.
دانش اندوه‌زا، دانشی است که در مورد قواعد درست زندگی کردن سخن می‌گوید و عرصۀ حقیقی فلسفه، مربوط به همین دانش بود. آدورنو در این کتاب قصد دارد که به همین حوزه (دانش اندوه‌زا) بپردازد. به نظر آدورنو فلسفه قرار بود که از زندگی سخن بگوید؛ اما آنچه فیلسوفان به آن «زندگی» می‌گفتند، امروز به مصرف‌گراییِ صرف تبدیل شده است.
در قطعۀ 41 کتاب، آدورنو در مورد فلسفۀ آکادمیک سخن می‌گوید و حرفش این است که علی‌رغم وجود تعصب، تنبلی و دغدغه‌های مالی در بین فیلسوفان آکادمیک، هنوز هم می‌توان گفت که فلسفه حقیقی در دانشگاه وجود دارد. در همین قطعه، (به طور دقیق‌تر: در صفحۀ 102) فرازنده اینگونه ترجمه کرده که «اگر آکادمسین‌ها به دفاع از اصل «من می‌اندیشم پس هستم» می‌پردازند...» در حالی که ترجمۀ انگلیسی کتاب این نیست. جملۀ «من می‌اندیشم پس هستم» در فلسفه جملۀ معروفی است که به نام دکارت گره خورده است. آدورنو می‌گوید این جملۀ مشهور و قاعدۀ دکارتی در بین دانشگاهیان و فلاسفۀ آکادمیک معکوس شده و به این صورت درآمده: «من هستم پس می‌اندیشم». در همین صفحه عبارت Being-in-the world که از کلیدی‌ترین عبارات هایدگر در کتاب «هستی و زمان» است، به صورت «پرتاب شدگی» ترجمه شده، در حالی که ترجمۀ صحیح آن، «در جهان بودن» است.
در قطعۀ 79 آدورنو از عقیده به اینکه زوال عواطف و احساسات، برای کارکرد بهتر عقل مفید است، انتقاد می‌کند. بعضی‌ها معتقدند که برای بهتر اندیشیدن، باید از احساسات و خواهش‌ها و امیال دوری کرد. آدورنو با چنین دیدگاهی مخالف است و می‌گوید اتفاقاً این قابلیت‌های آدمی با تأثیرگذاری متقابل بر هم پیشرفت کرده‌اند و جداسازی آن‌ها از هم موجب پسرفت است. به گفتۀ آدورنو حتی تقسیم کار و تخصصی شدن دانش‌ها هم دقیقا به خاطر همین جداسازی حوزه‌های مختلف زندگی از هم، برای انسان دشواری‌هایی ایجاد کرده است.
بخشی از متن آدورنو در این قطعه با ترجمۀ فرازنده به این صورت است: «تنگ‌نفسیِ ذهنیِ حاصل که با زدوده شدن بعد تاریخیِ خودآگاه به اوج خود رسیده است، مستقیماً به کور شدنِ درک سنتتیک می‌انجامد». مترجم به جای اصطلاح synthetic apperception (در فلسفۀ کانت) از «درک سنتیک» استفاده کرده است. apperception یعنی ادراک نفسانی (یا ادراک خود) و تعبیری است که کانت از نظام متافیزیک لایبنیتس اقتباس کرده و دلالت دارد بر هر تجربه‌ای که سوژه می‌تواند متعلق به خود بشمارد و به زبان ساده‌تر معادل «تجربه خودآگاهانه» است. synthetic هم سال‌ها در متون فلسفی ما به «تألیفی» و گاه «ترکیبی» ترجمه می‌شود. پس این عبارت می‌توانست به صورت «تجربۀ خودآگاهانۀ ترکیبی» ترجمه شود.
مواردی که از اشتباهات ترجمه‌ای این کتاب نقل کردم، از یادداشت «اخلاق ترجمه در ترجمه اخلاق صغیر» نوشتۀ صالح نجفی گرفته شده است. متن کامل این یادداشت در اینترنت هست. به نظرم بعضی از ایرادات نجفی به ترجمۀ این کتاب بیش از حد سختگیرانه است. کتاب آدورنو از نظر من نمرۀ 4 دارد، یک نمره هم به خاطر ترجمه از آن کم می‌کنم و به آن 3 می‌دهم.