بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

اصول فلسفه و روش رئالیسم

اصول فلسفه و روش رئالیسم

اصول فلسفه و روش رئالیسم

3.9
6 نفر |
1 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

6

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

"اصول فلسفه و روش رئالیسم "مجموعه ای است که در پنج جلد از علامه طباطبایی با حواشی استاد مطهری نگارش یافته و اینک ترجمه عربی آن فراهم آمده است . موضوع اصلی کتاب فلسفه اسلامی یا به عبارت دقیق تر کلام اسلامی است که عناوین برخی از مباحث آن عبارت اند از :وجود، مبادی تصور و تصدیق، اصول فلسفه متعارف، منشا و اختلاف علوم، وجود و واقع اشیاء، ضرورت و امکان، اصاله وجود، علت و معلول، قوه و فعل، امکان و فعلیت، قدم و حدوث، وحدت و کثرت، و ماهیت جوهر و عرض .

یادداشت‌های مرتبط به اصول فلسفه و روش رئالیسم

            اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد٢
این جلد با موضوع "شناخت منشا ایجاد گزاره و اجزای آن" آغاز می شود، پیرامون منشا تصورات نظریاتی مطرح می شود و در یک بررسی مفصل نظر علامه با حاشیه نگاری استاد مطهری بیان می شود. نکته جالب در این کتاب نظر علامه در مورد قضایای سلبی است. 
٢مثال برای یادآوری انواع قضیه:
*قضیه موجبه(در حالت لفظی):ناصر انسان است.
*قضیه سالبه(در حالت لفظی):انسان درخت نیست.
طرفداران فلسفه صدرا و ابن سینا قضایای سالبه را مانند قضایای موجبه متشکل از چهار بخش(موضوع، محمول، نسبت حکمیه و حکم) می دانند اما علامه می گوید این قضایا از ٢جز ایجاد می شود:١-موضوع و ٢-محمول. در این رابطه ایشان می گویند: 
"در قضیه سالبه پس از تصور موضوع و محمول(انسان و درخت) ذهن متوقف می شود و حکمی نمی کند و نسبتی بین موضوع و محمول برقرار نمی سازد ولی ذهن این حکم نکردن خود را حکم به عدم می پندارد و در مقابل مفهوم ِ(است) که از حکم وجودی حکایت می کند، مفهومِ پنداری(نیست) را می سازد و قضیه سالبه را مانند موجبه،  مشتمل بر حکم و نسبت فرض می کند.
-----------
بخش دوم کتاب:
این قسمت به بحث مهم و تاثیرگذار "ادراکات اعتباری" می پردازد که نوعا اندیشمندان پیش از علامه کمتر به آن پرداخته اند. جنس ادراک و تفکر چیست؟ آیا ادراکات در طول زمان تغییر می کنند؟  آیا شرایط محیطی و اقلیمی موجب تفاوت ادراکات انسان های مختلف نسبت به یک پدیده عینی خارجی می شود؟ 
اینها و سوالات دیگر مطالبی هستند که در مقاله ۶ این مجموعه بدانها پرداخته می شود.
مقدمه:
ادراکات دو نوع اند:
١-حقیقی: تمامی صورت های منعکس شده و یا حس شده از عالم خارج در ذهن(نفس)
٢-اعتباری:فروض و قراردادهایی که ذهن برای رفع نیازهای خود ساخته و جنبه اعتبار و وضع دارند(در مورد آنها بحث مطابقت با دنیای خارج مطرح نیست)
تغییر و تفاوت در ادراکات حقیقی مورد پذیرش علامه و استاد مطهری نیست. به عبارت دیگر ضرورت قوانین جهان شمولی مانند قوانین ثابت ریاضی، علوم طبیعی، "انتفا کل به انتفا جز"، "انتفا مشروط به انتفا شرط" ثابت می باشند و محال بودن "تقدم معلول به علت"،  "تسلسل علل"، "دور علل" تقدم زمانی مشروط بر شرط" و...  نیز ثابت است.
اما در دنیای اعتباریات ذهن تمام قوانین دستخوش تغییر قرار می گیرند و بسیاری از محال ها ضرورت می یابند و خیلی از قوانین ضروری -به دلیل غایت و هدفی خاص - نقض می گردند. چرا؟  چگونه؟  با چه مکانیزم طبعی و روان‌شناسانه؟  پرداختن به همه اینها از حوصله این نوشتار خارج است.