سیر نابخردی، از ترویا تا ویتنام
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
2
خواندهام
12
خواهم خواند
31
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
بی خردی زمان و مکان نمی شناسد؛ بی زمان و جهان شمول است- اگرچه عقاید و عادات هرزمان و هرمکان خاص شکلی معین بدان می دهد؛ ارتباطی به نوع نظام ندارد: هم سلطنت ممکن است موجد آن باشد، هم حکومت یک اقلیت قدرت طلب «الیگارشی» ، و هم مردم سالاری (دموکراسی) ویژه ملت یا طبقه به خصوصی هم نیست. طبقه کارگر و حکومت های کمونیستی نماینده آن، همان گونه که تاریخ دوران اخیر به خوبی نشان داد، در مسند قدرت بخردانه تر یا کارسازتراز طبقه متوسط عمل نکردند... ممکن است بپرسید از آن جا که اصرار در کژاندیشی یا در بی خردی جز فطرت آدمی ست، آیا می توان از حکومت ها انتظار دیگری داشت؟ چیز نگران کننده آن است که بی خردی حکومت اثر بیش تر بر شماری بیش تر می گذارد تا بی خردی های فردی ، از این رو حکومت ها وظیفه سنگین تری دارند که بر طبق عقل و خرد رفتار کنند. این درست، ولی بشرکه از دیرباز به این امرآگاه بوده است، پس چرا همنوعان ما احتیاط به خرج نداده اند و حفاظی در برابرآن نیفراشته اند؟... در طی دو هزار و پانصد سال گذشته، فیلسوفان سیاسی از افلاطون و ارسطو گرفته تا توماس آکویناس و ماکیاولی و هابز و لاک و روسو و جفرسن و مدیسن و همیلتن و نیچه و مارکس قسمت اعظم اندیشه خود را وقف مسائل اخلاق و حاکمیت و پیمان اجتماعی و حقوق بشر و فساد قدرت و تعادل بین آزادی و نظم کرده اند. در میان این ها، سوای ماکیاولی، که درباره حکومت بدان گونه که هست می اندیشید نه آن گونه که باید باشد- کمتر کسی به بی خردی چندان وقعی نهاده است، در صورتی که بی خردی از دیرباز مشکلی مزمن وهمه گیر بوده است... .
بریدۀ کتابهای مرتبط به سیر نابخردی، از ترویا تا ویتنام
یادداشت ها