امروز به کارهایم نرسیدم

امروز به کارهایم نرسیدم

امروز به کارهایم نرسیدم

مدلین دور و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

7

قسمت هایی از کتاب امروز به کارهایم نرسیدم: «بسیاری از چیزهایی که می خواهیم در طول روز به آن ها برسیم، به این ایده مرتبط بوده که می توانیم همه چیز را تا سر حد کمال پیش ببریم. همیشه به خودمان می گوییم که ای کاش فلان کار را انجام دهم یا از فلان روتین صبحگاهی پیروی کنم و به آن ها به عنوان راه حل مشکلات خود نگاه می کنید. پیگیری جدیدترین روش ها و بهبودهای همراه آن قطعا لذت بخش است. از این روند یک سرگرمی ساختم: قورباغه را می خورم، در قهوه صبحم کره می ریزم، برای عادات خوب پاداش تعیین می کنم. این سیستم های محبوب شاید مفید باشد و حتی زندگی تان را تغییر دهد، اما از سویی دیگر می توانند موانعی بر سر راه ما ایجاد کنند. وقتی فردا می آید و می فهمیم این سیستم جدید کار نمی کند و یا به طور کامل از سیستم تبعیت نکرده ایم، دوباره وارد چرخه باطل ای کاش ها می شویم. این احساس که فقط ما درست کار نمی کنیم، خرابکاری می کنیم، باعث می شود همیشه بخواهیم به نسخه بهتری از خود برسیم. برای بهینه کردن روزهایمان به دنبال راه حل هستیم و دوباره به مانع برخورد می کنیم و خود را مقصر می دانیم. می دویم درحالی که فقط درجا می زنیم و هدف را گم می کنیم. همه این کارها را برای بهبود خود انجام می دهیم و خود را به خاطر ناقص بودن سرزنش و قضاوت می کنیم. این کار یک انسان بی خرد است. کلمه «کامل۲۵» در زبان انگلیسی از کلمه لاتین perficere به معنای «به پایان رساندن، کامل کردن، انجام دادن یا به هدف رسیدن» گرفته شده است. وقتی در روزهایمان و در خودمان دنبال کمالیم، یک استاندارد غیرممکن را می سازیم. طوری به این نواقص نگاه می کنیم انگار مشکل داریم، درحالی که ناقص بودن بخشی جدایی ناپذیر از ماست. خود را برای نرسیدن به ایدئال هایمان سرزنش می کنیم. از انفعال خود بیزاریم. خود را با دیگران مقایسه می کنیم. در تصمیمات خود به شک می افتیم. فشار بهره وری این قدر زیاد است که گاهی اوقات عملا هیچ کاری انجام نمی دهیم. این «وسواس» به جای بهتر کردن ما، احساس آشفتگی، نارضایتی، بی کفایتی و تنهایی را به همراه دارد. وقتی دیگران از کارهایی که انجام داده اند به عنوان مایه افتخار خود یاد می کنند و از موفقیت ها و تلاش های خود می گویند، دست به مقایسه می زنیم و فکر می کنیم بی کفایتیم. کار، کار، کار، همیشه می خواهیم ارزشمند بودنمان را اثبات کنیم و البته هیچ وقت به هدف خود نمی رسیم.»

لیست‌های مرتبط به امروز به کارهایم نرسیدم

یادداشت‌های مرتبط به امروز به کارهایم نرسیدم

          ایده محوری «امروز به کارهایم نرسیدم» این است که رسیدن به «نقطه صد» در برنامه‌ریزی، اجرای برنامه و انجام کارها غیرممکن است و همه فصل‌های آن همین رویکرد را دارد. انتظار برای عالی بودن در همه روزها، پرانرژی بودن در همه شرایط و بهره‌وریِ حداکثری به طور پیوسته، مثل یک سراب است که ما را بیهوده دنبال خودش می‌کشد و توان ما را برای مواجه شدن با رویدادهای غیر منتظره، استقبال از فرصت‌های یادگیری و لذت بردن از لحظات زندگی می‌گیرد و برعکس انتظارمان فرایند رشد ما را مختل می‌کند.
کتاب در هفده فصل نوشته شده است که عناوین آن‌ها به این ترتیب است: محدودیت بهره‌وری، بسط خلاقیت، تقلا برای روتین ایده‌آل، نگرانی در مورد زمان ازدست‌رفته، اهداف متغیر جاه‌طلبی، افسانه تعادل، ایستگاه تردید، رکود مقایسه، ناامیدی بزرگی به نام انتظار، تله مشغله، انکار محدودیت، قوانین سفت و سخت انضباط، کشمکش حواس‌پرتی، تقلا برای کمال، بخشش مهربانی، ژرفای کنجکاوی و لحظات لذت.
خواندن این کتاب برای من مفید بود. از آنجا که کتاب‌های نسبتاً قوی‌تری در زمینه «برنامه‌ریزی» خوانده‌ام، برخی از فصل‌های آن برای من تکراری بود؛ گرچه تکرار گاهی خوب است. با این وجود، اگر در زمان خواندن کتاب احساس کردید که حرف‌هایش تکراری است، این تکرار را به حساب ضعف کتاب نگذارید. در این زمانه، کتاب برنامه‌ریزی و توسعه فردی و افرادی که این حرف‌ها را برایمان نقل می‌کنند کم نداریم؛ طبیعی است که در بین حرف‌های مجموع افرادی که درباره مدیریت وقت و زندگی حرف می‌زنند، چند حرف و نکته تکراری هم پیدا شود که لزوماً از دست هم رونویسی نکرده‌اند.
نویسنده، مدلین دور (Madeleine Dore) فقط همین کتاب را نوشته. یک وبلاگ به نام «روتین‌های فوق‌العاده» (Extraordinary Routines) دارد که در آن تجربه صحبت‌هایش را با افراد مختلف درباره «بهره‌وری در روز» منتشر می‌کند (یا شاید می‌کرد) و یک پادکست دارد به نام «روتین‌ها و عادت‌ها» (Routines & Ruts) درباره روزهایی که غرق کار و روزهایی که مسیر خارج می‌شویم.
کتاب «امروز به کارهایم نرسیدم» برپایه تحقیقات و آزمایش‌های علمی نوشته نشده، بلکه کاملاً تجربی است و طبق گفته نویسنده حاصل پنج سال جستجو و مصاحبه با افراد مختلف با رشته‌های کاری متفاوت است. در متن کتاب هم با نقل قول‌های بسیاری مواجه می‌شویم، از افرادی که ما ایرانی‌ها، ایشان را به واسطه ترجمه کتاب‌هایشان می‌شناسیم  و افرادی که نمی‌شناسیم.
ترجمه کتاب بدک نبود. ولی به نظر نمی‌رسد یک ویراستار کتاب را نمونه‌خوانی کرده باشد، چون هفت‌هشت ایراد تایپی دارد (من نسخه چاپ 1402 را خوانده‌ام). حس می‌کردم این کتاب را با کم‌ترین حوصله و وقت گذاشتن صفحه‌بندی و چاپ و روانه بازار کرده‌اند. این حس رابطه خواننده و ناشر را خراب می‌کند. امیدوارم انتشارات هورمزد قبل از چاپ‌ بعدی یک ویرایش اساسی روی متن انجام دهد.
اگر دوست دارید با محتوای کتاب بیش‌تر آشنا شوید، پست «مروری بر کتاب «امروز به کارهایم نرسیدم» و چند نکته درباره بهره‌وری» را در سایت masterplanner.ir بخوانید.
        

17