شادی در آسمان

شادی در آسمان

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

اهالی دهکده ای در سویس، از گور برمی خیزند و به خانه های خود، که از نو ساخته شده اند و روشنایی آن ها را فراگرفته، بازمی گردند. «کاترین» به نوه خود، که دیگر بیمار نیست، برمی خورد؛ «آدل» فرزند نامشروعش را، که در زندگی دیگر به رودخانه افکنده بود، بازمی یابد؛ کور بینا می شود و معلول راه می رود. آنان کار زندگی را از سرمی گیرند. ولی از این پس، عادت ها برایشان شیرین است، چرا که ظلم و پول و جنایت دیگر وجود ندارد و خوشبختی و صلح حکمفرما است. اما از آن جایی که دیگر گذشته و آینده ای وجود ندارد، خاطره ای از گذشته و طرحی برای آینده نیز، دیگر وجود ندارد و به زودی روح ها دچار ملال می شوند و به نظرشان می رسد خوشبختی از نزدشان رفته است. آن گاه، روزی، زمین دهان بازمی کند تا دهکده را ببلعد. از پهلوی زمین گدازه های هولناکی جاری می شود که مردگان و کیفردیدگان را، به سان خس و خاشاک، با خود می برد. مشاهده هولناک جسم هایی که در کوره گدازان عذاب می کشند و خنده های دیوانه وارد می کنند، کافی است تا اهالی دهکده به قدر درستکاری خویش پی ببرند.