فریب کاران فریب خورده
خوشحال بود چون دو کیسه ی بزرگ پر از طلا و جواهرات و مروارید و سنگ های گران بها و سکه های رنگ و وارنگ همراه خودش داشت. وقتی به خانه رسید کیسه ها را روی تختش خالی کرد، ولی نه طلایی در کار بود، نه سنگی، نه مرواریدی، نه سکه ای. به جای آن، تعداد زیادی کتاب قصه و رمان روی تخت ریخت. با این حال فدریکو سولاری اصلا ناراحت نشد. چون بلافاصله فهمید که جواهرات قلعه ی غول ها هم مثل قصه ها و رمان ها ساخته و پرداخته ی ذهن بشری بوده است.
لیستهای مرتبط به فریب کاران فریب خورده
یادداشتهای مرتبط به فریب کاران فریب خورده