بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

خواب گران

خواب گران

خواب گران

ریموند چندلر و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

2

در داستان حاضر "فیلیپ مارلو" کارآگاهی خصوصی است که از سوی ژنرالی پیر و نیمه فلج به کار گرفته می شود تا ماموریتی را انجام دهد. ژنرال صاحب دو دختر جوان و زیباست که یکی از آنها به نام "کارمن" تعدادی سفته امضا شده نزد مردی به نام "گایگر" دارد و ژنرال می خواهد به هر نحوی که شده سفته ها را باز پس بگیرد. در این میان کارآگاه درگیر ماجراهایی مرگبار می شود که شرح آن در کتاب آمده است.

یادداشت‌های مرتبط به خواب گران

            این یادداشت خلاصه‌ای است از مصاحبه آقای شیروانی با قاسم هاشمی‌نژاد در مورد کتاب خواب گران به ترجمه ایشان.

خواب گران با ترجمه استاد هاشمی نژاد سال هشتاد و دو به چاپ رسید. ایشان می‌گویند که بعد از نوشتن کارنامه‌ی اردشیر بابکان(که متاسفانه این کتاب هم سال‌ها است تجدید چاپ نشده) نیم نگاهی به داستان‌های پلیسی_کارآگاهی داشتند و خصوصا دشیل همت و ریموند چندلر‌. دلبستگی‌شان به ریموند چندلر را بیشتر توصیف می‌کنند آن هم به خاطر نوع و سبک نگارش چندلر‌. همچنین فاصله گرفتن از اوایل انقلاب را باعث کنار گذاشتن ضدیت با رمان و داستان، خصوصا رمان و داستان پلیسی شد. 
ایشان سه فصل اول کتاب را اواخر دهه شصت ترجمه کرده بودند و همان ترجمه هم به عینه در ترجمه نهایی سال هشتاد و دو ایشان چاپ شد. ایشان می‌گویند برای پیدا کردن زبان مناسب کتاب، چند هفته‌ای طول کشید تا پاراگراف چند سطری اول کتاب را ترجمه کنند. ایشان می‌گویند:((پاراگراف اول به شما می‌گوید که زبان این کتاب چیست. رعایت قواعد زبان کتابتی مرسوم دوره را نمی‌کند. مثلا شسته و رفته به صورت شسته‌رفته است یا کت‌شلوار است نه کت و شلوار. همان‌طور که تلفظ می‌شود در زبان محاوره، آمده است. 
کوشش بعدی ایشان تعادل بین زبان کتابتی و زبان محاوره است به نحوی که توصیفات از مکالمات خیلی جدا و ناهمسار نایستند.

ایشان در مورد علت انتخاب چندلر می‌گویند که در سال‌های بیست تا چهل میلادی آمریکا دو شخصیت مهم و برجسته در ادبیات کارآگاهی وجود داشتند. دشیل همت و ریموند چندلر. هر دو در مجله Blak Mask کار می‌کردند. سردبیر نشریه اصولی داشت که برای نوشتن به همه تحمیل می‌کرد‌. اصلی که توضیحات اضافه نباشد و صفت‌های متوالی آزارنده و دست و پا گیر در بیان نباشد و قید نباشد و زبان برهنه باشد برای بیان چیزی که می‌خواهد بیان کند. زبانی کاملا مستقیم، سرراست، بی شیله پیله و بدون پیه و پیرایه. لُخم. 
دشیل همت با همین زبان روزنامه آن روز آمریکا، می‌رسد به حد هنر. چندلر اما شورش می‌کند بر علیه این قواعد مجله. ((دو آدم متفاوت و دو کار مختلف دارند می‌کنند. و سلیقه است که می‌تواند یکی را دوست داشته باشد و دیگری را کم‌تر دوست داشته باشد. بهتر است که هر دو را دوست داشته باشید. چرا که دو تجربه‌ی کاملا مستقل حیرت انگیز نسبت به زبان است. جذابیت تنوع هم در همین است. چون شما را از تعصب ورزی و تعلق دست و پا گیر دور نگه می‌دارد.))
چندلر صفت‌ها و قیدهایی را که لازم است می‌آورد و زبانی از این طریق می‌سازد که هرچند لخت، سرراست و مستقیم است، ولی گاه جنبه شاعرانه هم دارد. مثلا یکی از توصیفاتش اینچنین است:((نفسش به لطافت چشم‌های آهوبره بود.)) یا ((چشم‌هاش برکه ‌های تاریکی بود_تهی‌تر از تاریکی)) اینها به اصطلاح توصیفات شاعرانه است. این کیفیت کار چندلر که بیشتر از باقی آثارش در خواب گران تجلی داشته، علت انتخاب او توسط آقای هاشمی نژاد براس ترجمه است. با مذاق ایرانی‌ها که مذاق شعری است سازگارتر است تا دشیل همت.
البته ایشان اصل سبک کارآگاهی را دارای قریحه شعری می‌داند‌. اما نه آن مفهومی که امروزه از شعر رایج است. 
ایشان می‌گویند:(( در خارج از ایران شاعران صاحب نام مترجم داستان‌های پلیسی_کارآگاهی بوده‌اند. به دلیل برهنه بودن زبان در این نوع، متن شما را نزدیک می‌کند به حقیقت شعر.))
ایشان در همین مصاحبه اشاره می‌کنند که مقصودشان از شعر، آنچه امروزه می‌فهمند نیست. بلکه مقصود ذات زبان است. ((وقتی شما به ذات زبان نزدیک می‌شوید، به شعر حقیقت نزدیک شده‌اید.)) ایشان داستان کارآگاهی را بازکننده فضایی می‌دانند که ادبیات شناخته شده امروز قادر به خلق آن نیست. نمونه‌ای که ایشان ذکر می‌کنند برای شعر و نزدیکی‌اش به ذات زبان، داستان شعر بوی موی جولیان است. نصر ابن احمد، حاکم بخارا بیش از چهارسال در هرات متوقف شده بود و به بخارا باز نمی‌گشت. همراهان امیر که دلتنگ شهر و خانواده‌شان بودند، به رودکی می‌گویند که شعری بگوید و امیر را راضی کند به بازگشتن. رودکی هم شعر بوی جوی مولیان را می‌سراید و می‌گویند چنان امیر متاثر شده بود که پا برهنه سوار بر اسب‌می‌شود تا به بخارا برگردد. این را هاشمی نژاد به عنوان نمونه‌ای از شعر که نزدیک است با ذات زبان بیان می‌کنند. ایشان می‌گوید ((ذات زبان است که وقتی سرراست، مستقیم، بدون شیله پیله باشد و انسان با طبیعت آن یکسان شود، قدرت تکان‌دهندگی دارد.)) بر خلاف تصور عوفی و امثالش که نمی‌توانستند بفهمند شعری به سادگی بوی جوی مولیان چگونه اینچنین تاثیری روی امیر گذاشته. چرا که بعد از رودکی صنایع بیانی وارد شعر شد و آن بداهت و سادگی را از شعر گرفت. همه فکر می‌کردند که با صنعت است که دلها تکان داده می‌شود. نه. این ذات زبان است که اینچنین کرده. 
چون داستان‌های پلیسی_کارآگاهی دور از ادبیات می‌ایستند و حتی طور ضد ادبیات کار می‌کنند، پشت می‌کنند به ادبیات و مستقیم سر و کار دارند با جزئیات، حقائق و وقایع و پشت حائل زبان پنهان نمی‌شوند تاثیر مستقیم‌تری دارند. 

ایشان در جواب علت انتخاب نام خواب گران برای اینکه در صورتی که فیلم ساخته شده از آن(که ایشان فیلم را فیلمی بسیار خوب توصیف می‌کنند) به نام خواب بزرگ بود می‌گویند: 
((ادبیات تغذیه از یادگارها و یادبودها می‌کند، از گذشته‌ها، از عزیزداشت‌ها، از میراث‌ها. ادبیات جان می‌گیرد از ظرفیت‌های فرهنگی یک قوم. پشت کردن به میراث، به گذشته، ادبیات را فقیر می‌کند. سطحی می‌کند، تک بعدی می‌کند... وقتی شما با کارکرد ادبیات و هدف آن آشنا می‌شوید، متوجه می‌شوید که ادبیات خواست‌هایی دارد که باید برآورده‌اش کنید. من در حد بضاعت خود سعی می‌کنم به این خواست جواب بدهم، حتی در یک متن ترجمه. با آنکه کار چندلر کم و بیش معروف بود به خواب بزرگ، عنوان خواب گران را بر آن نهادم تا پیوندی با فرهنگ من پیدا کرده باشد.

پ.ن: یادداشت دیگری از خودم را ذیل این کتاب با ترجمه آقای دارابی می‌توانید ببینید.