بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

موریتسیو ویرولی و 1 نفر دیگر
4.0
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

8

برای عشق به میهن جستاری است بلند در ستایش وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه. نویسندۀ کتاب، مائوریتسو ویرولی، که خود از اساتید بنام علم سیاست در دانشگاه‌های آمریکاست، با تمرکز بر زبانِ این نوع وطن‌پرستی و بررسی تطور تاریخی آن در کشورها و نزد اندیشمندان مختلف، ملی‌گرایی و وطن‌پرستی را، به‌عنوان دو قدرتمندترین نیرویی که به تاریخ جهانی شکل بخشیده‌اند، از هم متمایز می‌سازد. دفاع نویسنده از وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه دفاع از یک زبان و سنت خاص است، زبان و سنتی که از گذشته تا امروز خودش را بیش از همه به آرمان آزادی و خیر مشترکِ مردمان و نهادهای سیاسی و فضایل اخلاقی پشتیبانِ آن، که همگی در قالب «جمهوری» تجسم یافته، متعهد می‌داند؛ این در حالی است که زبان ملی‌گرایی در اصل خیلی دیرتر در اروپا برای دفاع از خلوص معنوی و همگونی فرهنگی، زبانی و قومیِ ملل ساخته شد، همگونی و خلوصی که تحقق آن به نظام سیاسی جمهوری بسته نبوده، چه بسا از طرقی غیر از جمهوری دستیاب‌تر هم باشد.

پست‌های مرتبط به برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

یادداشت‌های مرتبط به برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

            عشق به میهن، وفاداری به ملت و وطن پرستی و ملی گرایی با یکدیگر یکی نیستند. این ادعای مائوریتسیو ویرولی در این کتاب است.
وطن پرستی در این معنا تقویت و برانگیختن عشق به نهادهای سیاسی و شیوه زندگی است که پشتیبان آزادیِ مشترک یک جمهور هستند در حالی که ملی گرایی پدیده ای است شکل گرفته در اروپای قرن هجدهم که برای دفاع، تحکیم وحدت و همگونی فرهنگی و زبانی و قومی ساخته شده است. 
در حالی که ارزش اصلی برای وطن پرستان جمهوریت است اما برای ملی گرایان وحدت معنوی و فرهنگی مردم اولویت دارد. اگر وطن پرستان وفاداری به شاه یا حاکم را در اولویت می‌دانند اما ملی گرایان از آرمانی ملی برای نبرد در راه آزادی مردم حمایت می‌کنند. وطن پرستی همچنین دل سپردن به یک مکان خاص و شیوه  خاصی از زندگی فردی است که باور دارد وطن او بهترین جا در جهان است اما این عقیده اش را به هیچ کس تحمیل نمی‌کند در حالی که ملی گرایی از تمنای قدرت جدا نیست و برای کسب آن در جهت افزایش قدرت ملت تلاش می‌کند.
ویرولی بر این باور است که ملی گرایی از دل استحاله‌ی وطن پرستی بیرون آمده است پس برای فهمیدن ملی گرایی اول باید وطن پرستی را فهمید.
 او شرح می‌دهد که آزادی سیاسی در جهان باستان به معنی باور شهروندان به خیر مشترکِ جمعی بوده است که ریشه در عشق به میهن دارد. عشقی که هر ملتی را از دیگری متمایز می‌سازد. چنین شهروندی باید خودش را جزئی از چیزی بزرگتر حس کند که همانا ملت است.
ویرولی در نقد نگرش چپ گرایانه نشان می‌دهد که رتوریک ملی گرایی همواره بر روی عموم مردم اثرگذار بوده است و چپ هیچ گاه نتوانسته پاسخی به مساله هویت ملی داشته باشد. 
کتاب شرحی است مفصل و خواندنی از اینکه وطن پرستی کهن چگونه از دل منابع رومی و یونانی نضج گرفت. وطن پرستی ئی که نوعی احساس مذهبی در درون خود داشت و در آن پاتریا یا پای بوم مساوی با کشور بود. پای بوم هر کس بدین معنا بخشی از خاکی بود که مذهب محلی یا ملی آن را تقدیس می‌کرد و اعضای این جامعه مذهبی با قیودی مقدس به کشور خود نیز وصل می‌شدند.
وطن پرستی سیاسی نوع دیگری از وطن پرستی بود. در اینجا پاتریا و رسپوبلیکا به معنی آزادی و خیر مشترک بودند حال پاتریا مساوی با جمهوری بود که باید از مهر و عشق برخوردار باشد‌ و شهروند کسی است که به کشور خود عشق بورزد. در تداوم این روند بود که پس از آگوستین، آکوئیناس عشق به میهن را شکلی از تقوا دانست و عمل شهروند را خدمت به خیری مشترک تعبیر کرد که از این جهت به فضیلتی سیاسی تبدیل می‌شد.

ادامه متن در قسمت کامنت در صفحه اینستاگرام موجود است.