بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

در پی معنا

در پی معنا

در پی معنا

تامس نیگل و 2 نفر دیگر
4.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

3

کتاب در پی معنا، مترجم مهدی معین زاده.

لیست‌های مرتبط به در پی معنا

یادداشت‌های مرتبط به در پی معنا

            یک کلمه یا یک صوت یا ترکیبی از حروف روی کاغذ چگونه می‌تواند به معنای چیزی باشد؟ کلمات انواع بسیاری دارند و بعضی از آنها نام اشخاص یا اشیا هستند. برخی بیانگر کیفیات یا اعمال‌اند، بعضی به روابط امور یا رویدادها اشاره دارند، برخی دیگر اسم اعداد، مکانها و زمانها هستند و برخی هم مانند "و" و "از" از جهت معنا دادن به عبارت ،معنا دارند. کلمات در هر جمله سهمی از معنا دارند و بیشتر از اینکه به عنوان عبارت، نشانه یا علامت به کار روند، بیشتر در صحبت کردن و نوشتن به کار می‌روند.
حالا چگونه یک کلمه می‌تواند معنایی افاده کند؟ بعضی کلمات می‌توانند برحسب کلمات دیگر تعریف شوند مثلا مربع به معنای سطح متساوی الزوایای متساوی الاضلاع چهارضلعی است. راز معنا این است که به نظر نمی‌رسد در جایی مشخص قرار داشته باشد. معنا نه در کلمه قرار دارد نه در ذهن و نه حتی در مفهومی مابین کلمه و ذهن. با این وجود ما همواره زبان را به کار می‌بریم و زبان هم ما را قادر به تفکرات پیچیده‌ای می‌سازد و هر اعتقادی که ما راجع‌به کلمات داریم مانند خورشید و ماه و ستارگان و یا تاریخ و علم و... و حتی اعتقاد به جسم خودمان، همه بر اساس تجربه‌ها، افکار و احساسات ما شکل گرفته‌اند. هرگونه شناخت و اعتقاد دیگری هم در واقع ادامۀ همین تجارب و افکار هستند. خواه این شناخت دیدن کتابی باشد یا حس کردن چیزی. افکار و تجارب درونی ما از هر چیز دیگری به ما نزدیک‌تر‌اند و تنها از طریق همین‌ها است که به شناخت چیزهای دیگر می‌رسیم.
برای تفهیم مقصود و منظور کلمات مسئله این است که هر چند کاربرد شخصی یک کلمه توسط هر فرد شامل یک رشته صداها و نشانه‌ها ست ولی این کلمه ناظر بر امری کلی است که سایر افراد هم همان را برداشت می‌کنند و حتی می‌توانند با به کار بردن همان کلمه یا کلماتی مانند آن در دیگر زبان‌ها، همان امر کلی را منتقل کنند. البته زبان یک پدیده اجتماعی است و هرکسی زبانی برای خود جعل نمی‌کند. این کلمات هم فی‌نفسه معنایی ندارند. معنا‌شان را از استعمال بسیار وسیع‌تر خود در آن زبان کسب می‌کنند.
بنابراین وقتی ما کلمه‌ای را به کار می‌بریم آن کلمه به عنوان بخشی از زبان ما است که معنا پیدا می‌کند. ما موجودات کوچک محدودی هستیم اما مطمئنا معنا قادرمان می‌سازند تا به کمک صدا‌ها یا نشانه‌هایی روی کاغذ به تمام جهان و بسیاری چیزهای درون آن دست یابیم و حتی چیزهایی ابداع کنیم که وجود ندارند.