بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

دریای ایمان

دریای ایمان

دریای ایمان

دان کیوپیت و 1 نفر دیگر
4.6
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

15

دریای ایمان برای نسلی است که تجسم فرو افتادن موج ایمان هستند. این کتاب نمایان‌گر تغییرات عظیم فکری و فرهنگی است که موجب شده بیش‌تر مردم دیگر هیچ ارتباطی با دین رسمی نداشته باشند. دریای ایمان برای بسیاری از کسانی که هنوز به کلیسا می‌روند، از آن‌چه توسط اشکال سنتی اندیشه‌ی دینی ارائه می‌شود چشم‌اندازهای وسیع‌تری می‌گشاید و گونه‌ای آزادی آزادی‌بخش را پیش می‌نهد و آن‌ها را ترغیب می‌کند که در زمینه‌ی ایمان دیدگاه خود را داشته باشند. همچنین برای بسیاری دیگر که کلیسا را رها کرده‌اند، بار دیگر یک سؤال گسترده‌تر و جدی‌تر و ارزشمندتر را طرح می‌کند. دریای ایمان به درستی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلامی سال‌های اخیر شناخته شده است.

یادداشت‌های مرتبط به دریای ایمان

            دان کیوپیت طی بررسی تطور تاریخ فلسفه علم و تمدن در این کتاب نشان میدهد که چطور عقل مدرن عرصه را برای دین تنگ کرده و آن را از حیطه استدلال و برهان خارج کرده است. حالا اما تنها گریزگاه دین جایی است خارج از عقل و معرفت مرسوم. برای ایمان داشتن باید از هرگونه  یقین عینی عقلانی چشم پوشی کرد و سراغ دین را  فقط در حیطه عمل گرفت و توقع هیچگونه واقع نمایی از آن نداشت. به عبارت دیگر حالا دین عرصه ناواقعگرایی است و این یعنی به وجود عینی هیچ یک از مفاهیم دینی من جمله خدا و معاد نمی توان و حتی نباید باور  داشت.  یکی از تاثیرگذارترین اتفاقات این کتاب برای من، تفصیل همین امر است که چطور وقتی دین را از عرصه ی عقل نظری کنار می زنیم ناچار به ورطه ناواقعگرایی و عدم قطعیت می افتیم. دریای ایمان به خوبی نشان می دهد که چگونه در دوران مدرن این عدم قطعیت، همیشه انسان را در وضعیتی پیچیده و تراژیک قرار خواهد داد!؟
کیوپیت معتقد است مسیحیت اساسا گرایش به همین دین انسانگرای ناواقعگرا دارد و اگر در طول تاریخ تغییری در این فهم از دیانت بوجود آمده حالا دوباره در حال بازگشت به ریل اصلی است اما با توجه به شباهت شدید ادیان سامی شاید این سوال قابل طرح باشد که آیا مسیحیت اینگونه بوده یا انسان غربی با توجه به صبغه یونانیش ناخوداگاه همه چیز حتی دین و مسیحیت را انسان مدار تفسیر می کند؟یا شاید بتوان اینگونه گفت که برای من به عنوان مخاطبی که فهمی غیر غربی از عالم دارد شاید  این تفسیر از دین با تمام جذابیتش نقطه فهم ناشدنی و بی معنی زیاد دارد. و توضیحات و توجیهات نویسننده اصلا کافی نبود!