جنایت بدون خون و خیانت
3 کتاب
اکثر کتاب های جنایی به خصوص کتاب های جدید پیرامون یک موضوع خاص نوشته میشوند:خیانت
سخت میشود کتابی پیدا کرد که از این موضوع به دور باشد یا این که خیانت در آن کمرنگترین وجه ممکن باشد به همین دلیل کتاب هایی که ریچارد آزمن نوشته برای من جذاب تر بودند از بسیاری از اثار جنایی که خوانده ام..
تعدادی پیرمرد و پیرزن دور هم جمع میشوند و پرونده های قتل قدیمی را حل و فصل میکنند و به نوعی آخر عمری وقت میگذرانند اما پای یک قتل جدید به ماجرا باز میشود.
فکر کنید یکپیرمرد دست به تعقیب و گریز بزند یا کشیک بدهد یا پیرزنی برود بالای سر جنازه برای بررسی یا با خانواده ی قربانی حرف بزند.همین اتفاقات کوچکرگه هایی از طنزی شیرین و دلنشین را به کتاب اضافه میکند و این داستان جنایی را بدون خون و خونریزی پیش میبرد.
ریتم تند و بالا و پایین های فراوان کتاب های جنایی یک ویژگی محسوب میشود اما آزمن به خوبی از بستر موجود در داستان استفاده کرده و قصه را در یک ریتم آرام پیش میبرد درست متناسب با شخصیت ها و فضای موجود در کتاب.
فضا سازی آزمن در خلق دهکده ی سالمندان به خوبی قابل تصور است.شخصیت ها شیرین و دوست داشتنی هستند درست مثل پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و شخصیت های فرعی نیز به خوبی شناسانده میشوند
شاید برای برخی بزرگترین عیب کتاب روند آرام و ملایم آن باشد اما برای امثال من که خون و خونریزی از توصیف صحنه ی قتل و فیلم ترسناک بیزارند این مجموعه میتواند بهترین اثر جنایی باشد.در زمره ی اثار اگاتاکریستی به دور از شعارزدگی های امروزی و خیانت های گاه و بیگاه مثل اثار روث ور(روث ور را اگاتاکریستی عصر حاضر میخوانند،یک کتاب از او خوانده ام ،شاید بهترین اثر نبود اما باعث شد دیگر اثری از او نخوانم)
امیدوارم از اثار آزمن لذتی را تجربه کنید کهمن تجربه کردم.