یادداشت‌های صبا (17)

صبا

صبا

3 روز پیش

3

صبا

صبا

1404/4/7

          خیلی انتظار برای ترجمه شدن این کتاب کشیدم و خوشحالم که بالاخره این اتفاق افتاد.
این کتاب توی دنیای کاراوال، اثر همین نویسنده در جریانه. پس اگه اون مجموعه کتاب رو دوست داشتید، قطعا از روزی روزگاری هم لذت می‌برید. 
شخصیت پردازی نقش اصلی به خوبی انجام شده، اوانجلین فردی وفادار، مهربان و عاقله. با اینکه در اوایل داستان آدمی خیال پرداز، با تفکرات بچگانه به نظر میومد، با ادامه‌ی کتاب به نرمی شخصیتش رشد میکنه و احساساتش رو مدام زیر سوال میبره؛
چیزی که این نویسنده درش تخصص داره.
اینکه نمیذاشت احساساتش بر منطقش پیروز بشه رو دوست داشتم. 
فضای داستان کاملا فانتزیه، یعنی شما قراره با یه شهر افسانه‌ای رو به رو بشید. جایی که اژدها های کوچیک به عنوان حیوان های خیابونی شناخته میشن. جادوگر و قلعه های اکلیلی وجود دارن ( یکم این قسمت بچگانه بود، ولی یه فرصت بهش بدین!)
پس اگه از فانتزی خوشتون نمیاد، فکر نکنم این کتاب برای شما باشه.
سیر داستان خیلی جذاب و پر کششه، اصلا متوجه نمیشید چند صفحه کتاب خوندید؛ و بعد تموم کردنش ذهنتون رو درگیر می‌کنه.
سخن کوتاه؛ من خیلی خوشم اومد. امیدوارم تو کتاب های بعدی هم این علاقه حفظ بشه.

        

3

صبا

صبا

1404/4/1

          سلام به همگی.
اول از هر چیزی، توصیه میکنم خلاصه ی کتاب رو نخونید؛ فقط در حدی بدونید که داستان درباره‌ی " آدم ربایی دختری به نام الکس" هست.
رمان، از نظر دو شخص روایت میشه؛ یکی الکس، و دیگری کارآگاهی که روی پرونده‌ی گم شدن الکس کار میکنه. 
به نظرم داستان روند آرومی داشت، ولی هر چی جلو میرفتی جذاب تر میشد و به معنای واقعی کنار گذاشتن کتاب سخت بود.
باید تا یک‌ چهارم خونده بشه تا دستتون بیاد چی به چیه یا حداقل متوجه بشید قضیه به همون سادگی‌ای که فکر می‌کنید نیست.
 گاهی تشخیص اینکه کی داره صحبت میکنه دشوار بود، ولی در نهایت چیزی رو تغییر نمیداد.
یه جاهایی هم حس میکردم ترجمه عجیبه، یا منظور کارکتر رو از دیالوگی که میگفت نمی‌فهمیدم. به نظر نمیاد کتاب نیازی به سانسور داشته باشه، ولی حدس می‌زنم وجودش غیرممکن نیست. 
توی اکثر ژانر های جنایی، خیلی به شخصیت ها پرداخته نمیشه، و فکوس داستان روی کشف حقیقت و پیدا کردن مجرمه؛ اینجا، همچین چیزی نبود.
ایده خیلی جالب بود و اینکه در بستر رمان جنایی، میخواست درد های عاطفی و تاثیرشون در زندگی یه شخص  رو هم به نمایش بذاره بهترش کرد.
در کل از خوندنش لذت بردم.
        

1

صبا

صبا

1403/8/9

        این کتاب حال و هوای خاصی داشت، جوری که موقع خوندنش گاهی مور مورم میشد. نویسنده سعی کرده بود علاوه بر موضوع جنایی معمایی کتاب، به موضوعات روانشناختی و روزمره هم بپردازه که تا حدودی موفق عمل کرده. موقع خوندنش واقعا احساس شخصیت هارو درک کردم، اما چیزی که متوجه نشدم *** اسپویل*** دلیل تنفر کارتر از پسرش بود. احساس میکنم باید بیشتر در موردش توضیح داده می‌شد، ولی شاید نویسنده نمی‌خواست هیچ گونه ارتباط عاطفی ای بین خواننده و کارتر برقرار بشه.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2