یادداشت‌های زهرا جعفری (18)

زهرا جعفری

زهرا جعفری

3 روز پیش

          همیشه گفتن وقتی تو یه نعمتی غرق باشی ارزشش رو درک نمیکنی 
اما کسی که از اون نعمت محروم بوده مثل کسی که تشنه است با تمام وجود خواهان اون نعمته

درکش سخته اما امثال "ادواردو آنیلی" وارث ایتالیاییِ کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، باشگاه یوونتوس و... با میلیاردها دلار ارزش سرمایه به این نعمت میرسن و مثل یه آدم تشنه از این چشمه سیراب میشن❤️‍🔥

همونجور که ما غرق در نعمت ولایتیم و اصلا درک نمیکنیم چی داریم :)
امام علی قشنگ‌تر توصیف کردن که فرموندن: شیعیان ما چون زنبور عسل هستند، اگر درونشان شناخته مى شد، از شهد خود مى خوردند ✨

کتاب "من ادواردو نیستم" سرگذشت ادواردو رو در قالب چند خاطره از اطرافیانش در اختیار ما میذاره🪄

برای من که از قبل درمورد شهید "مهدی آنیلی" اطلاعات نسبتا خوبی داشتم این کتاب چندان مفید نبود و بنظرم میتونست پخته‌تر با شاخ و برگ بیشتر و کامل‌تر باشه؛ اما مطمئنا برای کسایی که اطلاعاتی ندارن خیلی مفید واقع میشه🫀

و البته که خوندنشو خیلی پیشنهاد میدم 🌝🌟


        

0

زهرا جعفری

زهرا جعفری

4 روز پیش

          علایق، آدم‌ها رو جهت میدن 
که از بین هزاران سوژه یکی رو انتخاب کنی، مثل انتخاب یه لباس خاص، یه شغل، یه کتاب، فیلم و... 👁

از اونجایی که به ژانر معمایی و جنایی علاقه مندم چه انتخابی بهتر از دومین جلد از مجموعه کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب، به اسم "دختر خوب، خون بد"؟ 
غرق شدن در دنیای معما و دنبال کردن رد پای جنایت در یه شهر کوچیک :)

بله علاقه آدم‌ها رو جهت میده؛ 
همونطور که پیپا فیتز آموبی رو جهت داد برای دنبال کردن یه پرونده معماگونهٔ دیگه 🔍🔥

موقع خوندن کتاب به این فکر میکردم که شاید آدم دیگه میلی به ادامه مسیر نداشته باشه اما گاهی"انتخابی" که در گذشته انجام دادی و راهی که در پیش گرفتی برگشت ناپذیره❗️

گاهی نتایج کارهات فاجعه آورن و باید با عواقبش رو به رو بشی؛ اما بنظرم داشتن شجاعت برای قدم زدن تو راهی که کسی حاضر نیست تو اون پا پیش بذاره ارزشمندتره
"املای نانوشته غلط نداره" درسته؟ :)

از خوندن این کتاب لذت بردم شاید بیشتر از جلد قبلی❤️‍🔥
تو این کتاب باز هم آشنا شدن با صورت های جدیدی از رفتار مردم رو، تجربه کردم که همیشه برام جذابه ✨

هالی جکسون باز هم در ژانر معمایی_جنایی عالی عمل کرد و قطعا  برای خوندن جلد بعدی مشتاقم 🔥 

اگه این ژانر رو دوست دارید خوندن این مجموعه کتاب رو بشدت پیشنهاد میدم 🫀


        

22

          وقتی آخرین روزهای عمرت رو سپری میکنی دوست داری چه کارایی انجام بدی؟ احتمالا سعی میکنی چند تا از آروزهای عمرتو تجربه کنی و شایدم درحال گریه و شکایت از خدا باشی که چرا من؟ چرا الان؟ 💔

چقدر باید عقلا بزرگ شده باشی که روزهای آخر عمرت فقط بخوای بیشتر به جزئیات طبیعت توجه کنی و از روابط انسانی ات و صحبت با بقیه لذت ببری؟ یا حتی تجاربت رو به بقیه منتقل کنی؟ مگه چقدر زمان برات مونده که بخوای بخش زیادی‌ش رو به بقیه اختصاص بدی؟ 

میچ آلبوم به عقیده من خوش‌بخت بود که یه استاد خوب داشت و تونست روزهای آخر عمر استادش، کنارش باشه و از کلی از تجاربش برای خودش بهره بگیره ✨

آلبوم تو کتاب "سه‌شنبه ها با موری" مینویسه "آیا تا به حال مرشدی داشته اید که با وجود خامی و بی‌تجربگی‌تان، شما را به شکل شیئی گرانبها نظاره کند؟"

بشخصه تا یه حدی شاید از این نعمت برخوردار شدم ولی اونقدر نبوده که برام راضی کننده باشه در نتیجه به میچ آلبوم غبطه میخورم 🫠

به موری شوارتز هم غبطه میخورم که ماه‌ها قبل از مرگش میدونست قراره بمیره و در نتیجه بهتر، قشنگ‌تر و مفیدتر زندگی کرد 🌱

این کتاب و نگاه‌های موری شوارتز درسته همه شون قابل قبول و استناد نبودن؛ اما خیلی از جملاتش و نگاه های موری برام قشنگ و مفید بود

میتونم بیشتر از قبل به زیبایی برگ‌ها، فرم و انحنای تنه درختا، پشمکی بودن ابرا، آبی آسمون توجه کنم و بیشتر لذت ببرم، میتونم مهربون‌تر باشم و کمتر سر مسائل بی‌اهمیت ناراحت بشم ❤️‍🔥

موری درست میگفت که "اگر چگونه مردن را یاد بگیری، چگونه زیستن را هم فرا خواهی گرفت" :)

        

21

          خوندن یه کتاب خاص، در مناسبتش بیشترین لذت و بهره‌وری رو داره؛ 
درک بهتری رو از اون روز و مناسبت بهمون میده که میتونه با اشک چشمات آمیخته بشه :)

برای منی که کتاب درمورد شخصیت و زندگی امام علی علیه السلام کم نخوندم، خوندن کتاب "ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند" روز قبل از 13 رجب و تولد این امام یه هدیه است 🥹

رفرنس های کتاب جالب بودن و تونستم با کتاب های جدیدتری درمورد امیرالمؤمنین آشنا بشم، متوجه شدم جرج جرداقِ مسیحی یه کتاب داره به اسم "امام علی، صدای عدالت انسان" و چقدر مشتاق شدم برای خوندن این کتاب ❤️‍🔥

کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آید روایت یه کشیش مسیحی در روسیه است که عاشق کتاب های خطی و قدیمیه که یه کتاب خطی خیلی قدیمی بدستش میرسه

خوندن این کتاب سرآغاز آشنایی این کشیش با شخصیت علی علیه السلامه، موقع خوندن بخش هایی از این کتاب از سر ذوق دوست داشتم نجف می‌بودم و ضریح امام علی رو بغل میکردم و گاهی از جهالت مردم اون زمان و قدرنشناسی شون دوست داشتم گریه کنم ❤️‍🩹

هرقدر هم که درمورد امام علی کتاب بخونم، هرقدر تکراری.. بازم برام بی‌نهایت دوست داشتنین 🫀
سرگذشت این امام پر از علم، پر از عبرت، پر از محبت، غم و اشکه

شهریار بهتر توصیف کرد که گفت:
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را؟ :)

بنظرم کتاب‌ هایی که درمورد شخصیت امیرالمؤمنین هستن رو باید جزو اولویت ها قرار داد و هرچند وقت یکبار خوند
بخونید و شیرینی شیعهٔ علی بودن رو در سینه حس کنید 🫠✨


        

0

          ظواهر، خیلی‌وقتا آدم‌ها رو فریب میدن؛ 
تعصب، برتر دیدن یه نژاد خاص و...
گاهی چشما رو کور میکنن که حقیقت رو نبینی 😵‍💫

برخلاف جمعیت زیادی که یه دروغ رو که مطابق با میلشونه و پذیرشش راحت‌تره رو میپذیرن، عده کمی فراتر از اینها رو میبینن و سعی میکنن منطقی باشن و فکر کنن 👁

زود قضاوت نکردن اصلا آسون نیست، چیزیه مغز میخواد، که زودتر نتیجه بگیری و پروندهٔ ناقص مغزت بسته بشه
و چه "خوبن" اونایی که برخلافِ این عادت مغزشون عمل میکنن :)✨

کتاب "راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب" نمونهٔ یه دختره که بر خلاف یه شهر! که معتقدن قاتل همونیه که معرفی شده، باور نمیکنه و درموردش تحقیق میکنه

نتیجه میتونه همونی باشه که از ابتدا بود؛ اما در این راه سخت و گاهی خطرناک، حداقل میشه آدم‌ها رو بهتر شناخت
درک اینکه یه کار بظاهر ساده میتونه دومینو وار به یه فاجعه منجر شه ☠

این کتاب در ژانر خودش، یعنی معمایی، خیلی خوب عمل کرد و پیچیدگی خوبی داشت 🔍 

همگام با کاراکتر اصلی در حال کامل کردن تختهٔ قتل بودیم، و با نخ های قرمز مضنون‌ها و ترتیب حوادث رو به هم وصل کردیم و در آخر با نتیجه شوکه آورش مواجه شدیم 🤯

اگه به ژانر معمایی علاقه دارید خوندن این کتاب رو خیلی پیشنهاد میکنم 🫠🫀


        

0

          صبر کردن همیشه سخت بوده؛ اما گاهی رسیدن به مقصود و پایانی که منتظرش بودی باعث میشه به این فکر کنی که، ارزششو داشت :)✨

طولانی شدن روند یه موضوع و تموم نشدنش همیشه برام زجرآور بوده مثل تماشای یه سریال خیلی طولانی یا خوندن یه کتاب حجیم که از قضا روند کندی هم داره

کتاب "شهر خرس" رو تموم کردم و با وجود اینکه تموم کردنش حداقل 3 هفته طول کشید و روند کندی داشت اما الان که تمومش کردم، منم میگم: ارزششو داشت 🫠

و بعد از کتاب "مردی به نام اُوِه" از فردریک بکمن، میگم این کتابشو خیلی دوست دارم و همیشه در خاطرم میمونه ✨

شخصیت پردازی های این نویسنده و پرداختن به جزئیات تمام کاراکترهای داستان، گفتن سرگذشتشون و افکارشون از نقاط قوت این نویسنده است که باعث شده قلم‌شو دوست داشته باشم 🫀

انگار هیچ کدوم از کاراکترهای داستان رو بی‌جهت و فقط برای سیاه لشکر شدن اضافه نکرده و هرکدومشون یه آدم مهمن تو داستان، جزئیات شخصیت های سفید و سیاه و خاکستری رو باید بدونی که یک طرفه به کسی حق ندی فقط برای اینکه شخصیت اصلیه 😶

شهر خرس با تمام کاراکترهاشو دوست دارم، شهری که افراد باید فدای تیم و شهر میشدن، مصلحت شهر مهمتر از افراده و همه اینو میدونن! 

اما شاید گاهی باید به فرد هم اهمیت داد :)
شاید جور دیگه ای هم بشه این شهر به بقای خودش ادامه بده
شاید اونطوری نباشه که تصور میکردی و برنامه ریخته بودی، ولی میشه 🙂

اگه کتاب مردی به نام اُوِه رو خوندی و دوست داشتی، از اینم قطعا خوشت میاد ❤️‍🔥😉

        

23

          بعضی از رمان ها که یه روند مشخص دارن جورین که میتونی حدس بزنی قراره با چه نوع پایانی رو به رو بشی 

اینکه قراره چه نوع داستان و فراز و نشیب هایی رو شاهد باشی و احتمالا اواسط داستان، کتابها دیگه کشش چندانی ندارن و دلت میخواد خوندنشو رها کنی

اما بعضی از داستان ها اونطوری که فکر میکردی پیش نمیره و با زیر و رو شدن ناگهانی داستان توسط نویسنده سوپرایز میشی 🪄


این مدل نویسنده‌ها حقیقتا قابل ستایشن🫠✨
و در اینجا میتونم به دافنه دوموریه اشاره کنم و کتاب جذابش "ربکا" ⚡️

داستانی به ظاهر ساده و تکراری، ازدواج مردی ثروتمند با دختری خدمتکار،
دختری که قراره در سایه همسر اول مرحوم مرد، یعنی ربکا زندگی کنه

دختری که به هیچ وجه نمیتونه خودش رو در جایگاه شخصیت ستودنی ای مثل ربکا بدونه و دائم درحال نشخوار فکریه که هیچ وقت نمیتونم مثل ربکا باشم 🎭

اما تمام داستان این نیست، نه
همه چیز به ربکا برمیگرده :)

اگه دنبال خوندن رمانی با ژانر معمایی، عاشقانه، دلهره‌آور هستید خوندن ربکا رو پیشنهاد میدم 🌝🫀

        

0

          اگه ازم بخوان بهترین رمانی که خوندم رو نام ببرم قطعا کتاب "وقتی نیچه گریست" رو انتخاب میکنم ✨

از علایقم علاوه بر روانشناسی، میتونم به فلسفه اشاره کنم و این کتاب تلفیقی از این دوتاست و در اصل یه رمان آموزشی به حساب میاد 🤌

همیشه دوست داشتم بدونم برخلاف حرفهایی که آدم‌ها به هم میزنن چه فکرهایی تو ذهنشونه، در حین مکالمه و بعد از اون، چه فکری درمورد هم میکنن؟ 

و چه کتابی بهتر از این کتاب میتونه این حرف‌ها و بعد افکار شخصیت‌ها رو با ما به اشتراک بذاره؟ :)

کتابی که آمیزه ای از واقعیت و خیاله
نیچه فیلسوف معروف، فروید روانشناس معروف و دکتر برویر رو میتونیم در عالم خیال کنار هم تصور کنیم 🫠

نیچه ای که به بیماری روحی و جسمی دچار شده و نمیپذیره که ثبات روحی نداره و در نتیجه دکتر برویر باید غیر مستقیم و بدون اطلاع او، درمانش کنه❕

اما جذابیت داستان برای من، صحبت های اونها تو جلسات درمانی و خوندن افکار هر شخصیت بعد از اون جلسات بود. 
زمانی که افکار پنهانی اونها درمورد هم، بعد از صحبت هاشون بیان میشد ❤️‍🔥
و بودن تو ذهن بقیه و خوندن افکارشون و برداشتشون از هم، چقدر لذت‌بخشه 💫🌝

این کتاب رو به علاقمندان روانشناسی و فلسفه خیلی پیشنهاد میکنم 🫀


        

0

          بعضی از نویسنده ها قلم خیلی جالبی دارن که باعث میشه علاوه بر کتاب های ترندشون به سمت بقیه آثارشونم کشیده بشی

برای من این نویسنده ها اروین د یالوم، عین صاد و فردریک بکمن هستن که دنبال خوندن تقریبا تمام کتاب هاشونم 🫀

اما همیشه تو هر هنری فقط یک یا چند اثر اون هنرمند عالی‌ترینه و شایسته تقدیر... ✨

بعد از خوندن 4 تا از کتاب های فردریک بکمن بنظرم هیچ کدوم از کتاب هاش به پای کتاب "مردی به نام اُوِه" نرسیده 🛐

زندگی یکنواخت یک پیرمرد، که تازه بازنشست شده و بشدت به نظم و قانون پایبنده چقدر میتونه جذاب باشه؟!

بکمن با قلم فوق‌العاده اش یه رمان به ظاهر ساده نوشته، با لحنی جدی و گاهی عصبی...

اما بدون اغراق تقریبا در هر صفحهٔ کتاب، لب هاتون به لبخند باز میشن و گاهی قهقهه خواهید زد با وجود غم ریزی که از همون ابتدای کتاب حس میکنید ❤️‍🩹

شخصیت اُوه رو باید ورق زد، باید شناخت، پشت چهره ای جدی و شخصیتی استوار، چه کسی رو میشه پیدا کرد؟ شاید خودمون رو
مفهوم عشق و زندگی رو... 
و درک اطرافیانمون :)

خوندن این کتاب شیرین و دوست داشتنی رو خیلی پیشنهاد میکنم ❤️‍🔥

        

0

          اکثر کتابایی که میخونم امانتی هستن، بدلایلی ترجیح میدم فقط کتابی رو بخرم که ارزش چند بار خوندن رو داشته باشه 

و الان بعد از خوندن کتاب "ستاره ها چيدنی نیستند" به این نتیجه رسیدم که حتما باید بخرمش و کلی هایلایت و ایندکس گذاری انجام بدم؛ یعنی در این حد خوب بود 🤌

این کتاب در قالب رمان نگارش شده اما در حد یه مقالهٔ علمی و پژوهشی مستند و عالیه ✨

چجوری میشه اینهمه نقل قول از شخصیت های غربی و شرقی از هرنوع نگرش و جایگاه اجتماعی و آمار و ارقام رو بخونی و خسته نشی؟ 🔥

کتاب تلفیقی از واقعیت، حقیقت و داستان پردازیه و هرچند بنظرم خودِ داستان اونقدری که اطلاعات و فکت ها مفید و جالب بودن، جذاب درنیومده بود، ولی باز هم قلم نویسنده و جمع کردن اینهمه فکت کنار هم در قالب رمان واقعا ستودنیه 🫀

و این نکته از نظر دور نمونه که چقدر جلد کتاب جذاب و قشنگ بود، رنگ سطور کتاب و اسامی فصل ها و... با سلیقه انتخاب شده بودن ❤️‍🔥

خلاصه که خریدن و خوندن چند بارهٔ این کتاب رو شدیدا پیشنهاد میکنم 🥹


        

0

0

          نمیتونم توصیف کنم چقدر حس خوبی دارم بعد از تموم کردن این کتاب 🥹
کتابو به زبان اصلی خوندم و اولین تجربه این حس لذت بخش که میتونی با یه زبان دیگه کتاب بخونی و بفهمی و درک کنی برام آنلاک شد ❤️‍🔥

حس خوبی که همراه با کاراکترهای کتابی همراه بود که میتونستم از زاویه دید، مغز و فکر هر کاراکتر توی داستان غرق بشم
لذت دیدن یک دنیا و یک محیط از چند چشم و زاویه دید مختلف ✨

خوندن سرگذشت کاراکتر‌ها و دیدن خاطرات خوش و غم‌انگیزشون، پشیمونی‌ها و رضایت هاشون :)

دیدن اینکه عملکرد یه نفر چقدر میتونه روی زندگی و آینده دیگری اثر بذاره... 
رمانی که میتونیم در اون معنای زندگی، عشق، تقدیر، آینده و سرنوشت رو احساس کنیم 🫀

"خورشید هنوز یک ستاره است" کتابی که نشون میده برای تغییر دیدگاه، برای وابسته شدن، برای عاشق شدن لازم نیست زمان زیادی بگذره، گاهی همه اینها میتونن تو کمتر از یک روز رخ بدن 🫠

بدترین روز زندگی‌ت با ملاقات یه آدم خاص میتونه تبدیل به خاص ترین روز بشه و تاثیراتش تا مدت‌ها روی زندگی آدم‌های مختلف باقی بمونه 🪄

اگه دنبال یه رمان شیرین و دوست داشتنی با پایانی مقبول و خوش میگردین این کتابو پیشنهاد میکنم 🌝
        

0

          زندگی‌نامه های 'خود نوشت' برام 
یه جور دیگه ای جذابن ✨🫴
زندگی‌نامه هایی که نشون از 
سیر و تحول یه آدم میدن؛

نشون از اینکه این موجود، یعنی "انسان"
میتونه حتی در قعر بدبختی و فساد های مختلف تغییر کنه و رشد کنه
انسان موجودیه که "میتونه" عوض بشه
بدتر یا بهتر بشه و همین خصلت انسان جذابه و نشون دهنده تفاوتش با بقیه حیوانات :) 

کتاب "خشمگین ترین سیاه آمریکا" زندگی‌نامهٔ خودنوشتِ مالکوم ایکس رو خوندم 🫀

کسی که تو کودکی زیر فشار جامعهٔ بی رحم خانواده‌ش از هم متلاشی و والدین‌ش رو از دست داد

و مثل بقیه سیاه پوستان زمان خودش درد و رنج و گرسنگی و محرومیت های مختلفی رو تجربه کرده، تفاوت رنگ و تبعیض نژادی رو چشید و در جوانی به فساد های مختلفی کشیده و در آخر زندانی شد؛ اما در قعر تاریکیِ زندان نور رو پیدا کرد و مسلمان شد و سخنرانی های متعددش برای باز کردن چشم بقیه سیاهانِ جامعه‌ش نسبت به نژادپرستی و یافتن دین حقیقی در آخر منجر به ترور اش شد 💔

این جملهٔ آخر کتابش رو دوست داشتم که نوشته: "اگر من درحالی بتوانم بمیرم که نوری آورده باشم یا حقیقتی بامعنی ارائه داده باشم که به از بین بردن سرطانِ نژادپرستی که در جسم آمریکا وجود دارد کمک کند، در آنصورت تمام اینها مدیون الله است و فقط اشتباهات از من میباشد" :)🌱

        

0

0