یادداشتهای محمدمهدی جمالینژاد (4) محمدمهدی جمالینژاد 1403/12/7 چطور از شر گرگ خلاص شویم کلمان شابر 4.0 6 درمورد چندتای زیاد گوسفند بود که گرگ 🐺 میخوردشون. میگفت چقدر گوسفندا خوشمزهن 😋 گرگه خشن بود، خشنتر.😠 و یهو گوسفندا یه جایی از جنگل رو اشتباهی میخواستن آتیش بزنن🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑🐑. زیاد فکر کردن. آخرش خیلی عجیب شد. 0 0 محمدمهدی جمالینژاد 1403/12/7 شب به خیر خرس کوچولو! فرانک اش 4.0 2 من با مامانم این کتاب رو خوندم. خرس کوچولو خوابش نمیبرد و مامانش خیلی مهربون بود. 0 0 محمدمهدی جمالینژاد 1403/12/1 جان من این دفتر خاطرات را باز نکن! اندی لی 3.8 5 یه جورایی بد و هم خندهدار بود. 0 0 محمدمهدی جمالینژاد 1403/12/1 نجات یک بادبادک اولیور جفرز 4.4 13 پسره کفشش رو انداخت بالای درخت که بادکنکش رو بیاره اما کفشش موند بالا و یه عالمه وسیله و آدم انداخت بالای درخت. بعد بادکنکش اومد پایین یادش رفت بقیه رو بیاره پایین. و شب شد و خوابید. خیلی خندهدار بود.😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😆😆😆😆😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😆😆😆😂😂😆😆😆😂😆😂😆😆😂😂😂😂😁 0 0