کتاب برادران هاثورن روتمام کردم
و واقعا دوسش داشتم ، به شدت زیاد
من همزمان با گریسون ناراحت شدم وبا جیمسون نگران وهیجان زده و همزمان با حرف های جی جی خندم میگرفت
به معنای واقعی کلمه عاشق این مجموعه و مخصوصا این کتابم
۴ ماه پیش گامبی رو تمام کردم و امروز بعد ۴ ماه دوباره تا مدت زیادی احتمالا با دنیاش خداحافظی کردم
واقعیت رو بخوام بگم حس میکنم قلم جنیفر لین بارنز توی هر جلد بهتر و بهتر وبهتر میشه و با اینکه این جلد یکجلد فرعی بود ولی خیلی خیلی خیلییی بیشتر از گامبی دوسش داشتم و رازی که آخر کتاب بالاخره بر ملا شد باعث شد که به شدت شوکه بشم ، و همین راز ثابت میکنه نمیتونی این کتاب رو به دید اینکه کتاب فرعیه نخونی چون هنوز ماجراها هنوز ادامه داره
یه چیزی که برام خیلی جالب بود این بود که برعکس بعضی از کتاب های دیگه که همزمان از دید چند نفر هستن و بر طبق قانون مشخصی پیش میرن مثلا یکفصل از زبون این یه فصل از زبون اون این کتاب اینجوری نبود واینجوری تغییر نمیکرد و مثلا ممکن بود ۶ دید پشت سر هم از گریسون باشه و ۴ تا از جیمسون و من به شخصه این اتفاق رودوست داشتم
و یه نکته ی جالب دیگه خاطراتی بود که از بچگیشون میگفتن، و این هم روند مشخصی نداشت و من این بی نظمی حالت رو واقعا دوست داشتم
در کل اگرکسی یک ذره از جلد های قبلی خوشش اومده این جلد رو حتما حتما حتما بهش پیشنهاد میکنم وصرفا بخاطر اینکه جلد فرعیه وبگید مهم نیست فراموشش نکنید چون داستان خانواده ی هاثورن هنوز ادامه داره و فقط بازی ها و چالش های پیرمرد به پایان رسیده