یادداشت‌های محمودرضا امینی (1)

ایران کجاست ایرانی کیست
.
اینقدر ک
          .
اینقدر که من میشناسم و خبر دارم، اکثر قریب به اتفاق آدمهایی که سر و کله‌شون حوالی موضوع پیدا شده، به خاک و خون کشیده شدن. 
هایدگر رسما به حزب نازی ملحق شد، ادوراد سعید به مطربی گروید و توی راک بندش سر و کله چندتایی اسراییلی پیدا شد، شایگان در اواخر عمر پست‌مدرن شد و از داوری اردکانی هم زمزمه‌های پذیرش جبر تاریخی به گوش میرسه.

علی الظاهر هیچکس - حتی تک تک این اسم‌های بزرگ - درست و حسابی نمیدونه با امر مدرن چه باید کرد. آدمهایی که تلاش کردن تا گره این نقطه از تاریخ رو باز کنن نهایتا دست‌شون به مجموعهای از نقدهای ساختاری رسیده. هرچند همین نقدها برای ماهایی که امر مدرن رو بدیهی تلقی می‌کنیم بسیار غافلگیرکننده، حیرت‌انگیز و دگرگون کننده‌ست، با اینحال رهایی از امر مدرن احتیاج به ایده‌های اثباتی‌ای داره که بتونن بهمون بگن چه چیزی رو میشه جایگزین درک مدرن از جهان کرد و همین مساله‌ست که "ایران کجاست، ایرانی کیست" رو به کتابی متمایز و مهم تبدیل میکنه.

اینقدر که سواد من قد میده، "ایران کجاست، ایرانی کیست" اولین کتابی‌یه که حداقل در ظاهر چرایی تفاوت امر ایرانی و امر مدرن رو به خوبی شرح داده، مفاهیم منحصر به زیست جهان ایرانی رو در مقابل جهان مدرن عَلَم کرده و در نهایت بسترهای تحلیلی‌ای رو پیش کشیده که می‌تونن هویت تاریخی ایرانی رو مستقل از چارچوب‌های مفهومی غرب روایت کنن. 
بعلاوه بنظر میرسه کتاب تونسته از طریقی برای اولین بار مفاهیم بنیادی فلسفه‌ی ایرانی رو به فلسفه‌ی اجتماعی پیوند بزنه و پلی بین باورهای اصیل و زندگی‌ِ در جریانِ انسانِ ایرانی خلق کنه.

فکر میکنم مدتهاست منتظر پیدا شدن یه گریزگاهیم و کتاب نقطه روشنی بود در این زمانه‌ی تردید.

پ.ن: 
۱.نمیدونم اینجا چطوری باید باشگاه درست کرد، علی ای حالن دوشنبه‌ها از ساعت چهار حلقه کتابخوانیش با حضور نویسنده‌های کتاب در دانشگاه شریف برقراره.

۲. نظریه‌های ایرانشهری؟ خیلی مطمئن نیستم!
        

0