یادداشتهای علی اعتمادی (3) علی اعتمادی 1400/12/18 نردبان شکسته: چگونه نابرابری بر طرز فکر، زندگی و مرگ ما تاثیر می گذارد کیت پین 4.1 4 ما این همه از عدالت حرف میزنیم و می گوییم که باید در جامعه تبعیض و نابرابری از بین بروند و این خیلی خوب است. اما واقعا نابرابری چقدر مخرب و منفی است؟ اثرات نابرابری بر فرد فرد آدمها و بر کلیت جامعه چیست؟ مطمئنا مواردی که در این کتاب با فکت و آزمایش و داده های آماری دقیق به عنوان اثرات مخرب نابرابری عنوان میشود خیلی بیشتر و فراگیر تر از چیزهایی است که ممکن در ابتدا به ذهنمان خطور کند. نابرابری جامعه را و افراد را از درون میخورد و به هزار شکل مختلف به انحطاط میکشاند. خواندن کتاب حس شیرینی القا نکرد چون ما در جامعه ای با درجات بالای نابرابری زندگی میکنیم ، اما بسیار بسیار چشم من را به زوایای پنهان این معضل اجتماعی جهان شمول باز کرد. 3 10 علی اعتمادی 1400/12/18 کار عمیق کال نیوپورت 3.7 51 شخصا با فرهنگ عمومی کار در سطح جهانی مشکل دارم و به نظرم اکثر قریب به اتفاق آدما با روش درستی کارشون رو انجام نمیدن. بازدهی ها بسیار پایین و نتایج ، بر خلاف چیزی که ممکنه به خاطر پیشرفت تکنولوژی شگرف به نظر برسه، بسیار ناچیز. این کتاب آقای نیوپورت از این جهت من رو جذب کرد که به این مسئله دقیق پرداخته بود و با اصطلاح ابداعی خودش به نام “کارعمیق” ورکاستایل سطحی و کم بازده knowledge workers یا هرکسی که به نحوی کاری به جز کار یدی و کارگری میکنه رو نقد میکنه. ما الان توی شلوغ ترین و حواس پرت کن ترین زمانه در کل تاریخ هستیم و اینترنت با تمام موهبتهاش ما رو به یه برده و اسیر “نوتیفیکیشن” ها تبدیل کرده که و قدرت تمرکز رو ازمون گرفته. تمرکزی که بدون اون هیچ کار “ارزشمند”ی قابل انجام نیست. کتاب بعضی جاهاش خیلی توضیحات و آمارهای جذابی ارائه میکنه، مثالهاش شنیدنیان، بعضی جاهاش هم یه ذره ممکنه خسته کننده بشه و توضیح اضافی یا راهکارهای خیلی جزیی بده اما در کل برای هرکسی که قصد پیشرفت و پیدا کردن جایگاه درست کاری در عصر حاضر داره به شدت توصیه میکنم. 0 9 علی اعتمادی 1400/12/18 چرا ملت ها شکست می خورند؟: ریشه های قدرت، ثروت و فقر دارون عجم اوغلو 4.2 21 این کتاب رو بسیار پسندیدم. من همیشه دلیل بدبخت یا خوشبخت شدن بعضی ملتها رو نسبت به بقیه کشورها در ذهن خودم جستجو میکردم. غالبا به دو راهی مرغ و تخم مرغ میرسیدم. اینکه ملت اشتباهات زیادی کردن و باعث شده حکومت بد و متعاقبا شرایط بدی بر اونها حادث بشه یا اینکه برعکس، شرایط به نحوی بوده که حکومتهای نالایقی به ناگهان یا به تدریج حاکم بر ملت شدن و این باعث بدبختی اونها شده. این مسئله خوشبختی و بدبختی ملتها رو البته به همین سادگی ریشه یابی نمیشه کرد که اونو به حکومتشون ربط بدیم و میدونستم که عوامل جامعه شناختی و تاریخی و فرهنگی زیادی دخیل هستن در این باره . اما خب هیچ وقت نمیتونستم الگوی درست و منطقی براش پیدا کنم. نهایتا سادهش میکردم و با خودم میگفتم دست تقدیر این بوده که اینجوری بشه. ایران اینجوری سوییس اونجوری، کره شمالی اون وضعی و کره جنوبی یه وضع خیلی متفاوت تر و … به یک جبر جغرافیایی میرسیدم نهایتا. اما وقتی با این کتاب روبرو شدم و عنوانش رو دیدم و نویسندههای خیلی متخصص و کاربلدش رو ، لحظه ای درنگ نکردم که با وجود حجم نسبتا زیادش سریع بخونم تا بلکه به یه جواب خوبی برای سوالهام برسم و انصافا که چقدر موشکافانه و دقیق بهش پرداختن. موضوع مورد بحث خیلی بین رشته ای و کیفیه اما بعد از خوندنش خواننده رو تا حدود زیادی اقناع میکنه. موضوع نهاد های اجتماعی خیلی بحث مهمی بود که توی این کتاب با اهمیت خیلی زیادش آشنا شدم. خلاصه که تاریخ و جامعه شناسی و اقتصاد و سیاست و … دست به دست هم میدن تا یک جواب نسبتا دقیق برای این پرسش فراهم کنن: چرا ملتها شکست میخورند؟ 1 16