یادداشت Navid Kalahroudi

        حالا که بیشتر از یک قرن از تاسیس مدرسه علوم سیاسی در ایران می گذرد خوب است به یکی از متن های ماندگار به جای مانده از یکی از مدیران این مدرسه یعنی محمد علی فروغی نگاهی بیاندازیم‌.در درجه اول باید گفت که چپ گرایی، ایران ستیزی، ضد مدرنیته بودن و همه آنچه انقلاب اسلامی را رقم زد یک نتیجه به شدت مضر برای تاریخ ایران داشت و آن این بود که شخصیت های خادم در تاریخ ایران بدل به شخصیت های خائن شده و اینگونه به ما نشان داده شدند. فروغی یکی از بزرگمردان تاریخ ایران است و خدماتش بر کسی که در این عرصه ها اندک ورودی داشته باشد پیدا و آشکار است. کتاب در حقیقت نوشته های روزانه فروغی است و فایده مطالعه اش برای من آشنا شدن با سبک زندگی روزانه فروغی، خانواده، وضعیت زندگی و دخل و خرج او ، گفتگوهای سیاسی و تحلیل او از وضعیت ایران است. همچنین از طریق این یادداشت ها می توان در مورد برخی شخصیت های بزرگ دیگر تاریخ مثل علامه قزوینی نیز که دوست فروغی بوده اطلاعاتی به دست آورد. تاسف آور است که توصیف فروغی از اوضاع کشور هنوز نیز ملموس است و مخاطب امروزین می تواند با برخی مطالب فروغی احساس نزدیکی کند. در کنار آن ما فردی را می بینیم که زندگی اش واقعا همه وقف تحقیق و تدریس و ترجمه و کارهای فرهنگی است. مثل تمام بزرگان ایرانی به فقر دچار است، خودش و خانواده اش مریض احوال اند، از تغییر وضع سیاسی و عقب ماندگی و بی فرهنگی مردم و شاه شکایت دارند و بی پولی شان موجب می شود که همیشه قرضی داشته باشند و فروغی باید مدام جلوی خودش را بگیرد که کتاب جدیدی نخرد. در ابتدای هر صفحه فروغی نوشته است که چه غذایی خورده، وضع مزاجش چطور بوده و چه قدر خرج داشته و چه قدر دخل. خواندن کتاب را توصیه میکنم.
      

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.