یادداشت ریحانه شهبازی
19 ساعت پیش
«بوی ادکلن» مرد فکر میکرد اگر قبل از این که به خیابان بزند دوش میگرفت، اینقدر کسل نبود. یادش رفته بود که در پارک زندگی میکند. وقتی هم این موضوع به یادش آمد، زیاد آن را جدی نگرفت. سعی کرد همان خیال قبلی را که کیف میداد، ادامه دهد. به انواع ادکلنها فکر کرد که روی میز جلو آینهی اتاق خوابش چیده بود...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.