یادداشت ن/ لط؋ـے

ن/ لط؋ـے

1402/12/29

آپاراتچی: خاطرات شفاهی جلیل اسدی طائفی
        ماجرا از وسطِ یک ایده‌ی عادی، غیرعادی می‌شود.
این خلاصه‌ی کشمکش‌هاییست که حاصلش شد کتاب "آپارتچی".
سال ۹۱، پس از ارائه‌ی ایده‌ای فرهنگی، بناشد با مربی پرورشی‌های دهه ۶۰ گفت‌وگو شود؛ تا از چگونگی فعالیت‌هایشان در آن دهه سوال کنند.
در خلال همه‌ی تحرکات سیاسی، فرهنگی و هنری، نمایش فیلم در مدارس طی آن سالها توجه تیم را جلب کرد و پرسش از چند و چون آوردن آپارات به مدرسه و انتخاب فیلم، قصه را وارد همان معما‌یی کرد که تیم را به ورطه‌ی ماجراجویی کشاند.
یادکردن از فیلمی انقلابی به نام "نوری در تاریکی" که خاطره انگیز ترین فیلم آن سلسله نمایش‌ها نامیده می‌شد؛ اما هیچ اثری از خود فیلم یا سازنده‌اش جایی ثبت نبود.
به زحمت بتوان در تمام تبریز دانش‌آموز دهه شصتی را پیدا کرد که پای دیدن آن فیلم ننشسته باشد اما طوری همه از به خاطرآوردن نام سازنده یا آپاراتچیِ نمایش فیلم عاجز بودند، گویی آپاراتی از بهشت می‌آمده و نوری در تاریکی می‌رقصانده، بی‌آنکه آپاراتچی‌اش قدم بر خاک نهاده باشد.
تا سرانجام تکاپوها گره‌ی حکایت را برای باز شدن رساندند خانه‌ی "جلیل طائفی اسدی" مردی با سیبیل‌های پرپشت و دوکلاس سواد نارس، که در آن سالها دارایی‌اش یک دوربین سوپرهشت بود، و اگر آدامس فروشیِ بازار گُرجیلر به وعده‌اش عمل نمی‌کرد شاید هرگز عکاس نمی‌شد!
آپاراتچی کتابی خوشخوان از نشر راهیار است؛ که خواننده را با نثری ساده و روان پای درد و دلهای جلیل‌خان طائفی می‌نشاند.
حروف چینی تمیز و ارجاعات به هنگام در پاورقی همچون دیگر آثار منتشر شده از راهیار، این کتاب را خواندنی تر می‌کند. 
طائفی اسدی در آپارتچی از خودش برای ما می‌گوید و اینکه چطور بدون سواد آکادمیک و پشتوانه‌ی مالی یا فرهنگی، تنها با تکیه بر توانایی و همتش، جلیلِ سرباز فراری را جلیل خان طائفی اسدی کرد.

      
2

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.