یادداشت ریحانه کلاهی
1403/12/27
این کتاب را در ادامه جلد قبلی اش در روز 15 ام ماه مبارک رمضان شروع کردم و در سحرگاه 16 ام به پایان رساندم، درحالیکه با فصل های پایانی این کتاب حسابی باریدم و به اندازه چندین سال سبک شدم... نمیدانم ماجراهای آخر کتاب چند درصدش حقیقتا اتفاق افتاده اند ولی نویسنده با رندی تمام، چنان رویدادها را خوب به هم چفت کرده که دیگر برایت مهم نیست واقعی اند یا نه.. به خودت میایی و میبینی صورتت خیس اشک است و قلبت آرام تر از همیشه! امیدوارم جلد سوم این مجموعه هم به زودی چاپ شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.