یادداشت هادی انصاری
1400/8/10
3.8
38
در این کتاب میتوان به جای آگاهی از نظریّاتِ فلسفی و وارد شدن به گیر و دارِ قیلوقالهای آنان با تصمیماتی آشنا شد که آنان در زندگی گرفتهاند. تصمیماتی که حتی پس از سالها همین امروز نیز میتوانند راه حل بسیار مناسبی برای زندگیِ شخصی و اجتماعی ما باشند. در این کتاب بحثهای بسیار پرکاربرد در پیش است که برگرفته از زندگی شش فیلسوف بزرگ است؛ بحثهایی که هر روز به آنها فکر میکنید. به عنوان نمونه به سه مسالهای که کتاب بررسی میکند و جزو همهگیرترین مسائلی است که این روزها درگیرشان هستیم اشاره میکنم: • بخش نخست: در مورد «عدم محبوبیت» است. سخن از سقراطی به میان میآید که پس از تلاشهایی آنچنانی کسی که نمادِ خردِ آن دوران بلکه نماد خرد در کل تاریخ بود آنچنان منفورِ جامعهی خود شد که مجبور به نوشیدنِ شوکران شد. گرچه در نهایت و پس از رایگیری سقراط با اختلافی کم، با 56 درصد آراء، محکوم به مرگ شد امّا "یکی" از نتیجههای مهمی که نگارنده از گفتوگوهای سقراط میگیرد این بود که: «آنچه باید نگرانمان کند تعداد مخالفان ما نیست، بلکه خوب بودنِ دلایلِ آنها برای این کار است. پس ما باید به جای توجه به عدم محبوبیت به تبیینها و دلایلِ عدم محبوبیت توجه کنیم» / «از سقراط می آموزیم که در ارزیابی از خودمان به جای اهمیت دادن به نظر و حمایتِ دیگران ... به معقول و منطقی بودن آنها بها بدهیم» • در بخش دوم: خواهیم دید که چیزهای گرانقیمت نمیتوانند شادمان کنند و این سوال را از خود خواهیم پرسید که پس چرا با این شدّت مبتلای آنها هستیم؟ پاسخ این سوال به نظر نویسندهی کتاب این است که ما در این ظواهر مادّی در واقع به دنبال یک آرامشِ روانی هستیم: «اشیاء در بعد مادّی ادای چیزی را در میآورند که میخواهیم در بعد روانشناختی به دست آوریم.» او معتقد است اگر پول داشته باشیم امّا از سه نعمتِ دوستی، آزادی و تفکر بیبهره باشیم هرگز خوشبخت نخواهیم بود و اگر از این سه نعمت برخوردار باشیم و حتی پول هم نداشته باشیم هرگز بدبخت نخواهیم بود. • بخش سوم: از دیگر بحثهایی که در به آن پرداخته میشود مسالهی رنج و صبر است. سِنِکا رنجها و مصیبتهای حیرتآوری متحمّل میشود امّا به معنای واقعیِ کلمه صبر میکند. گزارشی که کتاب از زندگانی این شخص به من داد در یک کلام این بود: «بیشترین تلاش و فاجعهبارترین و بیرحمانهترین نتایج». این مساله سِنِکا را در ذهنم نماد صبری نه در حد و اندازهی این شعر که «در کف شیر نرِ خونخوارهای / غیر تسلیم و رضا کو چارهای» بلکه صبری زیبا، صبري آرامشبخش و به معنای واقعی کلمه «صبری تسلیبخش» قرار داد. علت اصلی این توانایی او را میتوان در این جمله از کتاب خلاصه کرد: «سِنِکا سعی کرد ابعاد انتظارات ما را طوری تعدیل کند که وقتی این انتظارات نقش بر آب شد با چنان صدای بلندی فریاد نزنیم که ....» بلی، انتظار. به نظر نویسنده ریشهی بسیاری از ناکامیها انتظار و توقعی است که از دیگران یا حتی کارهایی انجام میدهیم داریم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.