یادداشت شه. د

 شه. د

1401/11/23

                ۳۷۴ صفحه را گاهی باسرعت و گاهی مثل لاک‌پشت خواندم. از جایی، ترجمه کتاب سخت‌خوان شد و رسیدنم به لحظه آهان و پیوند آنچه خوانده بودم با پدیده‌ها، مکتب‌ها و نظریه‌هایی که می‌شناختم دیرتر رخ می‌داد و گاهی اصلا رخ نمی‌داد. به‌هرحال، هر فصل که تمام می‌شد، احساس می‌کردم کلی چیز جدید یاد گرفته‌ام که در تفسیر روایت‌هایی که در آن غرقیم؛ کمک‌حالم می‌شود؛ ولی فصل آخر ثابت کرد هیچ چیز نمی‌دانم. آرزو کردم کاش همه داستان‌های دنیا را پیش از پیدا شدن تمام مکتب‌های دنیا، بدون هیچ نگرش ایسم‌داری، خوانده بودم؛ مثل یک کودک.

به‌گمانم، ما برای زندگی کردن به بصیرت یا شاید شهود روایت نیاز داریم، نه سواد روایت.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.