یادداشت هما امینی

زندگی مدفون
        داستان تا نیمه خوب پیش می‌رفت، احساس تعلیق و نگرانی شدیدی  داشتم و این برایم لذت‌بخش بود، به نظرم داستان علاوه بر چهارچوب قوی، موضوعات خوبی هم در دلش داشت، همزمان هم از نقص معصومانه‌ای به نام اوتیسم می‌گفت و هم درد ناهنجاری مثل دوقطبی، هم جنگ ویتنام و بی‌رحمی‌هایش و هم فجایعی مثل تجاوز جنسی و قتل عمد؛ هم رفاقت و هم عشق ؛ شخصا داستان‌هایی که زوایا و پیام‌های متعدد دارند و نویسنده توانسته ارتباط خوبی بین موضوعات و پیام‌ها برقرار کند را بیشتر دوست دارم ...
 اما هرچه به پایان داستان نزدیک می‌شد، یک چیزی آزارم می‌داد و آن هم اینکه شخصیت اصلی زیادی پلیس‌بازی در‌می‌آورد ... گرچه لابد به زعم نویسنده برای هیجان بیشتر به این پلیس‌بازی‌های بی‌‌جهت نیاز بود... حتی به نظرم اتفاق نهایی داستان هم کمی بیش‌از اندازه معجزه‌وار بود ...
اما در مجموع  ✍🏼 : روی‌هم‌رفته موضوع و ساختار داستان و هیجانش را دوست داشتم، بویژه از ابتدا تا اواسط کتاب. 
      

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.