یادداشت علی رهنما

ورق پاره‌های زندان
        "همه ماها وقتی زیر یوغ شکنجه زندگی افتادیم، مجبور هستیم دست و پا بزنیم، فریاد کنیم و همین وسیله بروز احساسات ماست، همین لخته های خونی است که از جگر ما ریخته می شود، همین پاره هائی از روح ماست که به این شکل تجلی می کند. موضوع این است که دردها و شادمانی های خودمان را بهرراهی که هست بیان کنیم. اما درد کشیده بهتر پی به درد دیگران می برد."

و این شرح «کاغذپاره های زندان» بزرگ علویست آنگاه که رنجنامه خود و هم بندانش را در شب های بلند زندان و در زیر آوار ترس از هجوم نگهبانان، از عشق لبریز می کند و هنگام نمایش "رقص مرگ" ناگهان قطعه "فدکاری" را می نوازد و در این روزگار بی محبت حماسه مارگاریتا و مرتضی را پیش روی خواننده میگذارد.

https://www.youtube.com/watch?v=YyknBTm_YyM
      
1

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.