یادداشت

آبنبات هل دار
        تا دیروز دوسش نداشتم ولی امروز که تقریبا یک چهارم آخرش رو خوندم بسیار دوسش داشتم. سه چهارم اولش دو هفته طول کشید. داستانش کشش خاصی نداشت و خیلی ملو بود. گاهی هم از حجم زیاد تبعيض جنسیتی خیلی اعصابم خورد میشد ولی الان که فکر میکنم این فضای خانواده اون ها تو دهه ٦٠ بود و نمیشه بهش خرده گرفت. مثلا این که بی بی شخصیت خیلی نمکی ای داره ولی به محسن‌ که پسره بیشتر از ملیحه عیدی میده که این آدمو رو بخاطر عقاید مردسالارانه ناراحت میکنه اما خب این به نقد کاراکتر برمیگرده نه نقد داستان.
کتاب هم طنز خیلی زيبايی داره و من خیلی باهاش خندیدم.
این که از لهجه بجنوردی در مکالمات استفاده کرده رو هم خیلی دوست داشتم.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.