یادداشت کیارش وفایی

چیزی تو کشو نیست: گزیده ای از اشعار جهان
        بریده‌ای از  شعر «به خانه رفتن» از «ویسواوا شیمبورسکا»

آمد خانه. حرف نزد.
معلوم بود که چیزی شده.
لباس نکنده، دراز کشید.
پتو را کشید روی سرش. 
چمباتمه زد.
حدود چهل سالش است؛ آن موقع که نه، حالا

∆ انتخاب از کتاب «چیزی تو کشو نیست»
      

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.