یادداشت محمد تقوی

                تقریبا همه چیزی که از یه رمان انتظار داشتم توی این کتاب بود. با وجود حجم نسبتن زیاد داستان، تقریبا هیچگاه ریتم داستان خسته‌کننده نشد و نقاط اوج زیادی داشت. داستان درباره منطقه‌ای است که بعد از رخ دادن انفجاری هسته‌ای، ساکنان قلعه مالویل به تنها بازماندگان حادثه تبدیل می‌شوند (البته در ادامه گروه‌های نجات‌یافته دیگری هم به داستان اضافه می‌شود). حال آنها با دنیایی مواجهند که تمام تکنولوژی و دستاوردهای بشری آن از بین رفته و باید به شیوه کاملا سنتی زندگی کنند. در این داستان به خوبی نشان داده شده که این تغییر اوضاع چه تاثیری بر تغییر نگرش، باورهای مذهبی، رویکرد به زندگی و... نزد بازماندگان حادثه می‌گذارد. شرایط جدید، نیازهای جدید می‌طلبد و البته به شخصیتها یادآور می‌شود که هر آنچه که پیشتر امری ساده تلقی می‌شد، حالا و با از بین رفتن تکنولوژی چقدر دشوار است. جمله کلیدی رمان اینجاست که پسو به مانوئل می‌گوید‌ وضع فعلی ما، شبیه قرون وسطاست. اما مانوئل در پاسخ می‌گوید: هرگز اینطور نیست! ما "اگرچه از حیث امکانات شبیه آن دوره‌ایم اما ذهن‌مان از قرون وسطا جلوتر است". کتابخانه‌ای داریم که دانش نوین در آن نوشته شده و فقط باید دوباره ابزارها را بازسازی کنیم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.